آدامس با طعم اکالیپتوس: داستان و داستانک

آدامس با طعم اکالیپتوس: داستان و داستانک

آدامس با طعم اکالیپتوس: داستان و داستانک

0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

جن خانه¬ی ما ترشی خیلی دوست داشت. همیشه بطری¬های ترشی آلبالو در خانه ی ما گم می شد. جن خانه ی ما از گوشواره های آویز فیروزه ای من هم خوشش می آمد. گاهی یکی از آن ها را برمی داشت و من تمام خانه را زیر و رو می کردم تا پیدایش کنم. جن خانه ی ما همیشه بود. گاهی در حمام آواز می خواند و سنگ پا را می انداخت توی سطل آشغال... چون از سنگ پا خوشش نمی آمد. گاهی می رفت توی صندوق قدیمی که یادگار خانم جان بود، بچه به دنیا می آورد و بعد باید ملافه های سفید را می شستیم. گاهی مریض می شد و ناله می کرد... جن خانه ی ما...

یادداشت‌های مرتبط به آدامس با طعم اکالیپتوس: داستان و داستانک