تجریش
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
2
توضیحات
از غروری که می توانستم به عنوان تکیه گاهی برای دختری جوان داشته باشم تهی شده ام و می توانم با خیال راحت وقت له کردن ته سیگارم در پیچ یک خیابان شلوغ کمی مکث کنم،سال ها را به ثانیه تقسیم کنم و در چهار ثانیه ای که ته سیگار را شکنجه می دهم زندگی ام را از نظر بگذرانم،بعد هم به دختر یکه منتظر است از سر راهش کنار برم نگاه کنم و بگویم (بعضی مردها چهارشنبه ها این جوری می شن) و او بگوید (امروز یکشنبه ست)