بندانگشتی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
0
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
داستان درباره زنی تنها به نام "ماری "است که آرزو دارد بچه ای داشته باشد. سرانجام روزی پیرزنی به ده آنها می آید و ماری خواسته اش را با او در میان می گذارد .پیرزن چند دانه به ماری می دهد و می گوید، این دانه ها را در باغچه خانه ات بکار تا به آرزویت برسی .پس از چندی گل لاله ای در باغچه ماری می روید و از میان غنچه آن دختری به اندازه یک انگشت شست بیرون می آید .دخترک خود را بند انگشتی معرفی می کند .ماری از دیدن او بسیار خوشحال می شود .اما چندی نمی گذرد که بند انگشتی در پی ماجرایی از خانه دور می شود و مشکلات فراوانی را از سر می گذراند و سرانجام نزد ماری باز می گردد .این داستان با تصاویر رنگی همراه است .