معرفی کتاب خون آشام اثر جان پولیدوری مترجم نسیم محمدزمانی

خون آشام

خون آشام

جان پولیدوری و 1 نفر دیگر
4.5
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

شابک
9786228137643
تعداد صفحات
60
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        داستان کوتاه لرد بایرون که در ۱۸۱۶ نوشتن آن را آغاز کرده بود ناتمام ماند و هرگز ادامه‌اش نداد. اما تصاویر قدرتمند آن الهام بخش جان پولیدوری، پزشک و همراه سابق بایرون، شد. پولیدوری مدت‌ها به چنین موضوعاتی علاقه داشت و در سبک رمانتیک، رساله دانشگاهی‌اش را در ادینبورگ به مسائلی چون کابوس، خواب‌گردی، و مسمریسم اختصاص داده بود. او ایده اولیه بایرون را گرفت و آن را به داستانی کامل تبدیل کرد. آن را بسط داد و شخصیت اصلی را براساس مشاهداتش از بایرون و همچنین بر اساس شخصیت نابکاری که بایرون با نوشته‌های بی‌پرده و رسوایی‌هایش در روابط عاشقانه در ذهن عموم نقش بسته بود، ترکیب کرد.

یادداشت های پولیدوری نشان می‌دهد او ابتدا نام خون‌آشام داستانش را لرد استرانگمور گذاشت که شبیه نامی است که گویی در مسابقه تقلید بد از آثار دیکنز برگزیده شده باشد، اما سرانجام نام لرد روتون را انتخاب کرد.

گرچه پولیدوری اعلام کرده بود اجازه انتشار داستانش را نمی‌دهد و بعدتر ادعا کرد خون‌آشام را ناتمام می‌دانسته، این داستان در آوریل ۱۸۱۹ در مجله نیو مانتلی لندن منتشر شد. اگر گفته پولیدوری درست باشد احتمالا سردبیر مجله بی‌شرمانه این اثر را به بایرون نسبت داده و ظاهرا می‌دانسته چنین اقدامی توجه مردم انگلیس را بیشتر جلب می‌کند تا داستانی عجیب و غریب از نویسندهای ناشناس. این ترفند نتیجه داد. خوانندگان مشتاقانه هزاران نسخه خریدند و شهرت آن تا کشورهای دیگر نیز گسترش یافت. گوته خیلی زود خون‌آشام را یکی از بهترین آثار بایرون خواند؛ اظهار نظری که تعجب منتقدان را از آن زمان تاکنون برانگیخته است.
      

یادداشت‌ها

نیما

نیما

1404/6/30 - 23:02

          این کتاب مثل یک فیلم سینمایی ژانر وحشت مرحله به مرحله خواننده رو مجذوب و متحیر میکنه.
درسته یک داستان کوتاه هست اما از همون ابتدا به قدری ایده جذاب و مسحور کننده است که شما میفهمی که مجبور به ادامه خواهی بود.  
این کتاب درواقع سیر تکاملی یک داستان کوتاه رو به تصویر میکشه به این صورت که بیان میکنه ایده اصلی از چه کسی و از کجا نشأت میگیره ((که همین بخش یعنی خلق ایده بوسیله لرد بایرون به قدری جذاب و فوق العاده است که بنظرم خودش ایده بسیار جذابی برای ساخت یک فیلم ژانر وحشت هست)) و توسط چه کسی و به چه واسطه بسط داده میشه.

اگر بخوام یک نظر شخصی و توصیفی از کتاب داشته باشم باید بگم:

برای من جالب بود چون این داستان کوتاه در واقع اولین بار مفهوم خون‌آشام مدرن رو وارد ادبیات کرد؛ موجودی نه صرفاً ترسناک، بلکه جذاب، کاریزماتیک و در عین حال مرموز. 
شخصیت لرد روثون خیلی خوب نشون می‌ده چطور یک ظاهر اشرافی و فریبنده می‌تونه پشتش فساد و تاریکی پنهان بشه. فضای داستان پر از حس گوتیک، سفر، وهم و تعلیقه؛ دقیقاً چیزی که آدم رو می‌بره به قرن نوزدهم.

هرچند از نظر روایت شاید ساده‌تر از آثار بزرگی مثل «دراکولا» باشه، اما ارزش تاریخی و تأثیرش روی ادبیات ترسناک و رمانتیک فوق‌العاده زیاده. 
برای من تجربه‌ای بود بین کشف یک قصه ترسناک کلاسیک و دیدن ریشه‌های شکل‌گیری دنیای خون‌آشام‌ها.
        

20