معرفی کتاب کابوس های بیروت اثر غاده السمان مترجم احسان موسوی خلخالی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
4
خواهم خواند
8
توضیحات
آن روز صبح وقتی از ماشین پیاده شدم و تا اطلاع ثانوی صحیح و سالم وارد خانه شدم. نمی دانستم این آخرین باری است که تا چندین روز دیگر می توانم خانه را ترک کنم... و همان لحظه که در را پشا سرم می بندم، دارم آن را به روی زندگی و امید می بندم... و زندانی کابوسی طولانی می شوم - سخت طولانی.با برادرم به خانه برگشته ان تا با هم نقش زندانیان را بازی کنیم...اگر می دانستیم در راه برگشت چیزی برای خوردن می گرفتیم...اگر می دانستیم شاید برنمی گشتیم ... و اگر... و اگر.... و اگر را در خاک پشیمانی کاشتیم و ای کاش درو کردیم! کجا زندگی می گنم؟ این سوال یادآور واقعیتی وحشتناک بود. وسط میدان جنگ زندگی می یکنم بی هیچ سلاحی و بی آن که کاری از دستم برآید، جز همین کشیدن قلم بر کاغذ و به جا گذاشتن سطرهایی لرزان مانند رد خونبن مجروحب که در پنبه زار سپید سینه خیز می رود...