اخلاق

اخلاق

اخلاق

باروخ اسپینوزا و 2 نفر دیگر
4.8
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

23

لیست‌های مرتبط به اخلاق

ترس و لرزاخلاقاخلاق نیکوماخوس

درباره‌ی فلسفه و روانشناسی به پیشنهاد مصطفی ملکیان

38 کتاب

مصطفی ملکیان که پژوهشگر حوزه‌ی فلسفه‌ی اخلاق است، از جمله خردورزانی است که بیش‌تر از آن‌که آثار مکتوب داشته باشد، او را به نشست‌ها، سخنرانی‌ها و درسگفتارهایی که در طی این چند دهه برگزار کرده است، می‌شناسند. او که هم تحصیلات دانشگاهی در حوزه‌ی فلسفه دارد و هم تحصیلات حوزوی، در طی درسگفتارهای روان‌شناسی اخلاق به کتاب‌هایی اشاره کرده است که در سیاهه‌ی زیر می‌توانید رمان‌های این مجموعه را ببینید. لازم به یادآوری است که توضیحات جلوی هر عنوان کتاب از گفته‌های ایشان در همان جلسه است و نیز، این کتاب‌ها بر اساس ترتیب خاصی در این مجموعه قرار نگرفته‌اند. کوشیده‌ایم بهترین ترجمه و چاپ را از هر نسخه‌ی معرفی‌شده برای شما در این لیست قرار دهیم. 1. ترس و لرز کِر کگور؛ 2. اخلاق، اسپينوزا. بحث كاملي درباره‌ی اينكه چطور ممكن است انسان دلش به حال هيچ كس نسوزد و در عين حال با نوعي فارغ‌دلي تمام به دنبال برطرف كردن درد و رنج ديگران باشد؛ 3. اخلاق نيكوماخوس، ارسطو. درباره‌ی فضيلت شجاعت؛ 4. قدرت، كتاب معروف برتراند راسل (با ترجمه‌ی خوب آقای نجف دريابندری)، رای نيچه را به‌خوبی ايضاح مفهومی می‌كند (كاری كه خود نيچه نكرده است)؛ 5. جهان همچون اراده و تصور، كتاب كلاسيك شوپنهاور؛ 6. سه گفت و شنود، باركلي در رساله‌ در اصول علوم انسانی (ترجمه‌ی خوبي به فارسی دارد)، در آنجا باركلي مي‌گويد كه ما با زبان كارهاي زيادي انجام مي‌دهيم كه از شمارش آنها به حيرت مي‌افتيم؛ 7 و 8. یا اين يا آن، كر كگور. در اين كتاب و کتاب ترس‌ولرز، به بحث مرحله‌ی سوم زندگي و ماجراي ذبح فرزند ابراهيم به دست او كه سبب شد هفت قاعده‌ی اخلاقي را زير پا بگذارد مي‌پردازد؛ 9. تاريخ چيست؟، اي. اچ. كار، با ترجمه‌ی عالي حسن كامشاد. اين كتاب را بخوانيد تا ببينيد چطور ميموني انگشت پادشاهي را گاز گرفت و جنگ جهاني اول و از پي آن جنگ جهاني دوم شروع شد؛ 10. سقوط امپراتوري فرويد، كتاب خيلي مهم آيزِنگ پدر، روانشناس معروف انگليسي. وي معتقد است سخن فرويد درباره‌ی تقسيم روان انسان به خودآگاه و ناخودآگاه بالمرّه نادرست است؛ 11. فراسوي تناقض، موريس. كتابي در رد محال بودن ارتفاع و اجتماع نقيضين (به فارسي هم ترجمه شد)؛ 12. رساله‌ی گفتار در روش‌، دكارت. دكارت در ابتداي رساله‌اش مي‌گويد هيچ چيز ميان آدميان به‌طور مساوي تقسيم نشده است مگر عقل؛ 13. فلسفه‌ی اسپينوزا، از ولفسن بزرگترين شارح اسپينوزا. وي معتقد است سخن اسپينوزا در باب اينكه مي‌توان بدون اينكه خود دچار درد و رنج شد از درد و رنج ديگري كاست، قابل دفاع نيست؛ 14 و 15. «ويتگنشتاين و حكمت» و «حکمت»: چند رويکرد به يك مفهوم، مالك حسيني. دو كتاب خيلي آموزنده به فارسي درباره‌ی حكمت؛ 16 و 17. رساله درباره‌ی طبيعت آدمي، ديويد هيوم. درباره‌ی تشكيك در عليت و بعد تصديق به اينكه فهم عرفي با پذيرش عليت سازگار است؛ 18. چهار مقاله درباره‌ی آزادي، آيزايا برلين، با ترجمه‌ی بسيار خوب محمدعلي موحد. درباره‌ی آزادي سلبي و آزادي ايجابي؛ 19. كتاب جامعه، سليمان. تأكيد بر اين نكته كه هركه را علم حزن افزايد [توضیح: این کتاب منسوب به سلیمان بن داوود است و در ایران در مجموعه‌ی «کتاب حکمت: شامل کتاب ایوب، کتاب جامعه، غزل‌های سلیمان، و گزیده‌ی مزامیر»، توسط انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است]؛ 20. رساله‌اي كوچك در باب فضيلت‌هاي بزرگ، آندره اسپونويل، فيلسوف قوي فرانسوي، با ترجمه‌ي نه‌چندان خوب مرتضي كلانتريان (اين كتاب ترجمه‌ی دقيق‌تري هم دارد كه نشنيده‌ام منتشر شده باشد). به زبان فارسي كتاب خوبي در باب فضايل و شمارش و ايضاح مفهومي آنهاست؛ 21. وقعه‌الصفين، با ترجمه‌ی عالي پرويز اتابكي. در اين كتاب آمده است كه در جنگ صفين علي شب‌ها بر كشته‌هاي دشمن مي‌گريست و شعري مي‌خواند و به صورت مي‌زد و مي‌گفت اي آفتاب فردا به علي طلوع مكن كه بخواهد دوباره كساني را بكشد. اينجا عدالت با نيك‌خواهي در تعارض افتاده است؛ 22 و 23 و 24 و 25. دوره‌ی آثار افلاطون؛ 26. شعر راه ناپيموده رابرت فراست با ترجمه‌‌ی خوب آقاي مجتبايي؛ 27. اصناف احوال ديني، ويليام جيمز. در اين كتاب يكي از اوصافي كه براي عارفان مي‌شمرد اين است كه عارفان عشق آگاپتيك دارند؛ 28. محاكمه در اورشليم: پيش‌پاافتادگی شر، هانا آرنت. درباره‌ی اينكه علت اخلاقی نزيستن ما اين است كه قدرت تخيل قوی نداريم و نمی‌توانيم خود را جای ديگران بگذاريم؛ 29. سيطره‌ی خير و مخصوصاً مجموعه سخنرانی‌های گيفورد به نام «نياز اخلاق به مابعدالطبيعه»، آيريس مرداك، درباره‌ی اينكه علت اخلاقی نزيستن ما اين است كه قدرت تخيل قوی نداريم و نمی‌توانيم خود را جای ديگران بگذاريم؛ 30. اخلاق صوری، گنسلر؛ 31. هنر شناخت مردم، بهترين و در عين حال عالمانه‌ترين و ساده‌ترين كتابی كه در زمينه‌ی شناخت تيپ‌های روانشناختی به فارسی ترجمه شده، با ترجمه‌ی نسبتاً خوب محمد گذرآبادی از نشر هرمس؛ 32. رساله در باب عشق، استاندال، رمان‌نويس معروف. درباره‌ی اينكه آيا اساساً اِروس اخلاقي زيستن را آسان‌تر مي‌كند يا دشوارتر؟؛ 33. ژن خودخواه، داوكينگ، برنده‌ی جايزه‌ی نوبل. وي در اين كتاب خيلي معروف خود، برخلاف داروين، معتقد است كه مخاطب طبيعت ژن‌ها هستند نه نوعها؛ 34. مقدمه‌اي بر فلسفه‌ی علم، كارناپ، ترجمه‌ی يوسف عفيفي. درباره‌ی كلي بودن واقعيات آماري اشاره كرد؛ 35. داشتن يا بودن، اريش فروم. توصيه مي‌كنم اين كتاب را حتماً‌ بخوانيد. دو ترجمه از اين كتاب هست كه يكي بسيار ضعيف است و ديگري كه بهتر است از آن آقاي كيومرث خداجويها (نشر اسپرك) است؛ 36. تسلي‌بخشهاي فلسفه، آلن دوباتن. دربارة تحول بخشيدن به زندگي؛ 37. هنر سير و سفر، آلن دوباتن. درباره‌ی تحول بخشيدن به زندگی؛ 38. چگونه مارسل پروست مي‌تواند زندگي شما را تغيير دهد، آلن دوباتن. درباره‌ی تحول بخشيدن به زندگي؛

39

پست‌های مرتبط به اخلاق

یادداشت‌های مرتبط به اخلاق

اسپینوزا،
          اسپینوزا، اخلاق و فلسفه‌ی آینده

بی‌شک معاصران اسپینوزا با دیدن رساله‌ی شگفت‌انگیز او، یعنی اخلاق، حسی داشتند شبیه به حس کسانی که نخستین‌بار رمانی علمی‌-تخیلی می‌خوانند. کتاب شبیه به هیچ کتاب دیگری نبود. نام کتاب «اخلاق» یا اتیکس بود، ولی در آن هیچ اثری از دستورالعملی اخلاقی یافت نمی‌شد. احتمالاً این از اقبال بلند اسپینوزا بود که کتاب پس از مرگ او منتشر شد، کسی که از جوانی متهم به این بود که موجودی خطرناک است؛ کسی که به او لقب شیطان داده بودند.
اسپینوزا کتابی در مورد اخلاق نوشته، ولی به صراحت می‌گوید که اعتقادی به خیر و شر ندارد. اخلاق به شما می‌آموزد که چگونه و با زیستن در چه شکلی از جامعه بیش‌ترین میزان توان خود را می‌توانید بالفعل کنید (شگفت نیست که شبیه‌ترین متفکر به اسپینوزا از این منظر، کسی نیست جز کارل مارکس). این توان را از شما دزدیده‌اند. اما توان شما از کجا آمده است؟ پاسخ اسپینوزا صریح، خطرناک و جسورانه است، حرکتی در مرزهای جنون و سرگیجه: شما وجودی مستقل ندارید، بلکه جزئی از اجزأ نامتناهی قدرت خداوند هستید. این منشأ توان شماست. کتاب نخست اثبات می‌کند که در هستی یک جوهر بیش‌تر وجود ندارد: خدا. خدا نه تنها توان خلق‌کردن همه‌چیز از جمله خودش را دارد، بلکه اساساً ذات او چیزی جز قدرت نیست. اما اسپینوزا از این فراتر می‌رود: هیچ ذاتی چیزی جز درجه‌ای از قدرت خداوند نیست؛ از جمله ذات شما. سرگیجه هر لحظه شدیدتر می‌شود. برخلاف تمام کسانی که این شکل از حلول و اتحاد با خدا را به عرفان گره می‌زدند، اسپینوزا ماتریالیسمی صریح را در این اندیشه می‌یابد. بدن‌های شما و نیز ذهن‌های شما درجات پایین‌تری از صفات امتداد و فکر خداست. جهان تمامی قدرت خداست در شدت بی‌نهایتش، و وجود شما درجه‌ای از این قدرت. درجات مختلف قدرت چیزی جز توان ایجاد اتصالات نیستند. اتصالات یا شما را قوی‌تر می‌کنند یا ضعیف‌تر. پس عقل به شما می‌گوید باید در جامعه‌ای زیست کنید که توان تولیدی شما را به توان دیگران پیوند می‌زند به جای آنکه شما را ناتوان ساخته نیروی شما را به یغما ببرد. این کتابی است که از خدا شروع می‌کند و به سرمدیت در مقام زیست جمعی بدن‌هایی تولیدگر ختم می‌شود؛ از انتزاعی متافیزیکی آغاز می‌شود و به کثرتی دموکراتیک ختم می‌شود؛ و سرانجام می‌آموزد که قدرت یعنی شادی.
        

0