معرفی کتاب Glint اثر Raven Kennedy

Glint

Glint

3.5
2 نفر |
2 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

1

ناشر
جنگل
شابک
9781464224423
تعداد صفحات
480
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        
For ten years, I’ve lived in a gilded cage inside King Midas’s golden castle. But one night changed everything.

Now I’m here, a prisoner of Fourth Kingdom’s army, and I’m not sure if I’m going to make it out of this in one piece. They’re marching to battle, and I’m the bargaining chip that will either douse the fire or spark a war.

At the heart of my fear, my worry, there’s him—Commander Rip.

Known for his brutality on the battlefield, his viciousness is unsurpassed. But I know the truth about what he is.

Fae.

The betrayers. The murderers. The ones who nearly destroyed Orea, wiping out Seventh Kingdom in the process. Rip has power sizzling beneath this skin and glinting spikes down his spine. But his eyes—his eyes are the most compelling of all.

When he turns those black eyes on me, I feel captive for an entirely different reason.

I may be out of my cage, but I’m not free, not even close. In the game of kings and armies, I’m the gilded pawn. The question is, can I out maneuver them
      

یادداشت‌ها

3.5/5 ستار
          3.5/5 ستاره
نمی‌گم شاهکار ولی برای منی که توی این سبک خیلی زیاد کتاب نخوندم به نظرم خوب بود و ایده‌ جدیدی بود.
 تقریبا با شخصیت ها  ارتباط گرفتم و به قدری از دست ارون حرص خوردم که دلم میخواست بزنمش. حقیقتا من فکر نمی‌کردم اینقدر سادگی و حماقت تویه نفر جمع بشه ولی مثل اینکه تو ارون جمع شده بود تا  این فرماندهه سر رسید ولی خب کودکیش هم بی اثر نبود.
پلات توییست های خوبی داره من  و سورپرایز کرد.
هر جلدش  داستان و بیشتر شفاف سازی می‌کنه و پرده از یه سری چیزا بر می داره و دقیقا نقطه حساس ماجرا، کتاب تموم میشه و شما را تشویق به خواندن جلد بعدی میکندنمی‌گم شاهکار ولی برای منی که توی این سبک خیلی زیاد کتاب نخوندم به نظرم خوب بود و ایده‌ جدیدی بود.
 تقریبا با شخصیت ها  ارتباط گرفتم و به قدری از دست ارون حرص خوردم که دلم میخواست بزنمش. حقیقتا من فکر نمی‌کردم اینقدر سادگی و حماقت تویه نفر جمع بشه ولی مثل اینکه تو ارون جمع شده بود تا  این فرماندهه سر رسید و بیدارش کرد ولی خب  البته کودکیش هم بی اثر نبود.
پلات توییست های خوبی داره من  و سورپرایز کرد.
هر جلدش  داستان و بیشتر شفاف سازی می‌کنه و پرده از یه سری چیزها بر می داره و دقیقا نقطه حساس ماجرا، کتاب تموم میشه و شما را تشویق به خواندن جلد بعدی می‌کند.
        

18