معرفی کتاب ویزگول خورده می شود! اثر تد آرنولد مترجم عرفان حسن زاده
در حال خواندن
0
خواندهام
5
خواهم خواند
0
نسخههای دیگر
توضیحات
«ویز» همین طور که مادربزرگ را بغل کرده بود، گفت: «می خواهم دوست جدیدم را معرفی...» اما همین که سرش را چرخاند خبری از «ویزگول» نبود. مادربزرگ ویزگول را قورت داده بود!
یادداشتها