بر فراز تپه های کرکتون
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
1
توضیحات
مارگارت دان به دلیل افسردگی ناشی از غم از دست دادن مادرش،نیاز فراوانی به تغییر داشت. بنابراین هنگامی که شغلی به عنوان پرستار خصوصی در منطقه ای زیبا در اسکاتلند ییدا کرد. بلافاصله به آن جا رفت. در آنجا با ریچارد آشنا شد. گرچه از نظر ریچارد، او دختری کاملا معمولی با ظاهری ساده بود اما مارگارت به او دل باخت. ولی سرانجام این عشق به کجا می انجامید؟ در حالی که او در مقایسه با جولی زیبا و دوست داشتن، دختری ساده و بی آلایش بود و از طرفی غرور و پایبندی اش به اصول اخلاقی، مانع از بیان عشقش به ریچارد می شد... .
یادداشتها
1403/3/1
مختصر و مفید بگم فکر میکردم دارم از رمان های زمان نوجوانی میخونم داستان روند مشخصی داشت و با خوندن همون سی صفحه اول شما تا انتهای داستان رو متوجه می شدید ( این کتاب رو از کتابخانه امانت گرفته بودم)... *خطر اسپویل* داستان راجع به دختر پرستاری به نام مارگارت هست که به خاطر ناراحتی و خستگی از یکنواختی زندگیش قبول میکند که پرستار شخصی پیرمردی در روستایی زیبا شود در آنجا با افراد خانواده صمیمی و مثل عضوی از آنها شده و در همین حین دلباخته پسر بزرگ خانواده ، ریچارد می شود ریچارد پسر بی قید و بندی ست که با تلاش بسیار کارخانه پدرش را رونق بخشیده و حالا بسیار ثروتمند است و ثروت و جذابیتش باعث شده او هرچه که اراده کند در اختیار داشته باشد مارگارت با وجود علاقه اش به ریچارد به او اجازه سواستفاده نمیدهد و همین نخواستن ها ریچارد را ...
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0