بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

جزیره

جزیره

جزیره

روبر مرل و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

روبر مرل متخصص بیرون کشیدن اعماق سرشت انسانی و نشاندنشان در سطوح روایت رمانهاست. داستانهای او در لحظهای روایت میشوند، گویی روزی پس از روز واپسین است؛ آن لحظهای که آدمی تمام تلاشش برای پنهان کردن خباثت ذاتی و البته نقصان ابدیاش بیثمر است و باید که هویدا شود هرچه پیشازاین پنهان نگه داشته است! از دستوپیای قلعهی مالویل با آن آخرین بازماندگانی که فرم دیگری از زیستن، تنها مفرشان است و حقیقت پر رنج این فرم دیگر و یا آن فرشتهی مرگ «مرگ کسبوکار من است» برآمده از تربیت رحمانی مسیحی که در مقام یک کاتولیک وظیفهشناس در سمت جلاد و پسازآن، به وظیفهاش عمل میکند، همه قسمی از ماجرای قصهگویی روبر مرل است. جزیره هم یکی دیگر از ماجراجوییهای اوست، اما این بار با نوشتن ادامهای بر یک ماجرای واقعی. شورشیان کشتی بونتی که مجبور به ترک بهشت تاهیتی بودند، در قالب شخصیتهای کتاب «جزیره» به خشکی محصور آب دیگری در اقیانوس آرام میرسند و در اینجاست که باز مرل ایدهاش را پیش میکشد و آنها که به اینجا تعلق ندارند، در اینجا جز شرارت نتیجهای به بار نخواهند آورد. و این شاید چکیدهی بودن انسان سفیدپوست غربی در زمین است، که هرجا پا گذاشته جز ویرانی، کشتار و خباثت، ارمغانی نداشتهاست!