"کاترین" دختر شش ساله ای است که پس از مرگ مادر به همراه پدر زندگی می کند. آخرین شغل پدر، نگهداری از باغ و محوطۀ  سبز خانۀ  آقای کرینگتون ـ یکی از ثروتمندترین خانواده های شهر انگل وود، در 5 کیلومتری غرب منتهی در ایالت نیوجرزی ـ بود. آن شب قرار بود که پدرکاترین برای سرکشی کابل برقی برود که برای چراغانی جشن بزرگی در خانۀ  آقای کرینگتون در نظر گرفته شده بود. بدین ترتیب پدر، کاترین را به همراه خود برده و به وی خاطرنشان می سازد که روی پلکان خانه نشسته و جایی نرود. اما کنجکاوی کودکانه کاترین را به طبقۀ  دوم خانه، که نمازخانه ای شبیه کلیساست می کشاند، در آن جا کاترین شاهد مشاجرۀ  زن و شوهری بر سر پول است. زن که معتاد بوده از مرد برای آخرین بار پول می خواهد و مرد در جواب می گوید: این آهنگ را قبلا هم شنیدم. و با ادای این جمله از دادن پول به زن امتناع می کند. پس از گذشت 22 سال از این ماجرا، کاترین متوجه می شود که در آن شب چند قتل در آن خانه رخ داده است که اکنون همسرش یکی از مظنونین آن قتل ها است. اما کاترین با تعریف صحنه ای که در شش سالگی شاهد بوده، همسرش را از تهمت قتل تبرئه می کند.