بگو ما هم بخندیم

بگو ما هم بخندیم

بگو ما هم بخندیم

شهرام شفیعی و 1 نفر دیگر
3.0
2 نفر |
0 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

مسئول غذا دادن به تمساح ها بازنشسته شد.اما باید این کار را به نفر بعدی یاد می داد. بنابراین،دونفری،با مقداری گوشت الاغ،به داخل قفس تمساح ها رفتند. گوش کن جوان...تمساح ها بوی کسی را همیشه به آنها غذا میدهد می شناسند. یعنی به او حمله نمیکنند.یاد باشد جوان،هیچ کس دیگری نباد توی قفس بیاید چون تمساح ها او را دریک چشم به هم زدن،درسته قورت میدهند...کجایی جوان؟...ای بابا این جوان چرا ناپدید شد؟

لیست‌های مرتبط به بگو ما هم بخندیم