معرفی کتاب اسفندیار رویین تن اثر آتوسا صالحی

اسفندیار رویین تن

اسفندیار رویین تن

آتوسا صالحی و 1 نفر دیگر
4.0
4 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

1

ناشر
افق
شابک
9789646003934
تعداد صفحات
80
تاریخ انتشار
1398/7/29

توضیحات

        
اگر چه از شاهنامه بسیار گفته و نوشته اند، این قلعه ی تو در تو هنوز ناشناخته مانده است. هر درش به درهای بسیاری باز می شود که با گذر از هر یک به شگفتی های تازه ای می رسیم. در این مجموعه سعی شده قصه های شاهنامه به زبان ساده اما جذاب برای نوجوانان روایت شود. اولین کتاب از این مجموعه ده سال پیش منتشر شد و تاکنون بیش از پانزده بار تجدید چاپ شده است. استقبال نوجوانان باعث شده چاپ این مجموعه ادامه داشته باشد و به همین دلیل مجموعه چهارم این قصه های با روایت زندگی شاهان شاهنامه،جمشید، ایرج و کیخسرو به تازگی منتشر شده است.
.
      

یادداشت‌ها

          جلد سوم از کتاب قصه‌های شاهنامه به روایت آتوسا صالحی به داستان اسفندیار پرداخته. از جایی که اسفندیار در بند پدرش اسیره و تورانیان از فرصت استفاده کردند و به ایران حمله‌ور شدند و حالا گشتاسب در آستانه‌ی شکست وزیر خودش ارجاسب رو پیش اسفندیار فرستاده تا شاید اسفندیار ایران رو از شر حمله‌ی توران نجات بده. بعد از این جنگ، به هفت‌خوان اسفندیار می‌رسیم تا اسفندیار خواهرانش رو از بند تورانیان نجات بده و در انتها جنگ اسفندیار و رستم. راوی این کتاب بهمن، پسر اسفندیاره.


- رستم را نکش به بندش بکش و این فرمان است
نام رستم همه را به هم می‌ریزد فرمان بر اسفندیار سنگین است. خشمگین از تالار بیرون می‌رود زنان به ایوان می‌آیند و کتایون پیشاپیش آنها. همه جا پر از گفت وگو شده. کتایون خود را بر زمین می‌اندازد چهره می‌خراشد و می نالد
«نه، با رستم نجنگ قلب مادرت را نشکن. بمان.»
- گشتاسب او را دست بسته می‌خواهد.
- سرانجام شوم خواهد داشت. بمان اسفندیار
اسفندیار روی بر نمی‌گرداند به سوی دروازه می‌رود جانش به درد آمده «گشتاسب رستم را دست بسته میخواهد»
و باز جنگی نو آرایش سپاه و لشکرکشی به زابل.


        

4