معرفی کتاب ساکن خانه دیگران اثر محمدرضا زمانی
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
0
توضیحات
ما بیست سال بود سر وسایل خان? عمه بازی می کردیم . من و پسر عمویم. از هشت سالگی شروع کردیم و صاحب خیلی چیزها شدیم . بیش تر هال را او باخته بود و نصف پذیرایی را من . روی فرش های ما می خوابیدند و در ظرف های ما غذا می خوردند . همه چیز از آن ما بود ولی کسی نمی دانست. فقط یک چیز مانده بود که تکلیفش معلوم نبود . یک چیز خیلی مهم ، خود خانه.
یادداشتها