جاده

جاده

جاده

کورمک مک کارتی و 1 نفر دیگر
3.6
19 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

12

ناشر
هنوز
شابک
9786001193361
تعداد صفحات
224
تاریخ انتشار
1396/6/11

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
فاجعه ای اتفاق افتاده و آمریکا نابود شده است. همه جا را خاکستر پوشانده، همه ی فصل ها،فصل زمستان است. غذا و آب کمیاب است. حیوانات از بین رفته اند و انسان ها همدیگر را می خورند.
پدری با پسرش از ساحل شرقی آمریکا به سوی ساحل جنوب غربی به راه می افتد، با این امید که در سواحل جنوب غربی شرایط زیست مناسب باشد. آن ها فقط یک هفت تیر دارند با دو فشنگ، لباس هایی که به تن دارند و یک گاری. با آن ها همسفر شویم.
کاری شگفت از مک کارتی 

      

یادداشت ها

محمد

1400/11/22

          در نگاه اول با یه داستانِ آخرالزمانی خیلی جذاب و توقع‌زا طرفیم؛ یه فاجعه‌ی عظیم و هول‌انگیزی رخ داده و آمریکا به ورطه‌ی نابودی افتاده، همه‌جا غرق در خاکستره و زمستان و یخ‌بندان همه‌ی فصل‌ها رو تحت سیطره‌ی خودشون درآوردن، حیوانات منقرض شدن و یه سری از آدم‌ها از شدت گرسنگی و قحطی دارن همدیگرو می‌خورن! حالا در بستر چنین جهانی یه پدر همراه پسرش و یه گاری و یه تفنگ و چندتا فشنگ و یه سری لباس، می‌افتن تو جاده با هدف رسیدن به جنوب به این امید که اونجا نشانه‌ای از حیات باشه. خب ایده جذابه و می‌تونه تو رو ترغیب کنه که این کتاب رو انتخاب و شروعش کنی؛ ولی واقعیت اینه که خود داستان و تمام عناصر تشکیل‌دهنده‌ش اصلاً کافی نیستن! چرا؟!
.
من از اساس با همین ایده‌ی گنگ پایان جهانش مشکل دارم. اینکه برای شرح پایان جهان به یخ‌بندان و خاکستر و انقراض حیوانات و قحطی، اونم صرفاً بطور گذرا اشاره کنی و هیچ‌وقت نیای بطور کامل و مفصل دلیل وقوع این فجایع که منجر به چنین آخرالزمانی شدن رو شرح بدی، واسه من کافی نیست! باید توضیح بدی که چی شد که اینطوری شد.
.
وقایع کتاب برای یه داستان آخرالزمانی با چنین ایده‌ای اصلاً تکان‌دهنده و کافی نیستن. هم کمن و هم شُل و کم‌مایه! به نظرم حجم کتاب، یعنی کمتر از ۳۰۰ ص و‌ کلی فضای خالی بین صفحات، برای این ایده و جهان کم بود. چنین ایده‌ای به حداقل ۷۰۰ ص نیاز داشت تا نویسنده ابتدا آخرالزمان خودشو شکل بده و بعد شخصیت‌هاشو بسازه و در آخر اینا رو در یه مسیر پُر از چالش و اتفاق قرار بده که تو هم بشناسیشون و هم همراهشون بشی. الان یه داستان ۲۷۰ صفحه‌ای داریم با دوتا شخصیتی که اصلاً اونقدر که باید شخصیت‌سازی نمی‌شن و یک جاده و کلی پَرشِ روایی و اتفاقاتی که اصلاً اثرگذار و تکان‌دهنده نیستن. اینه که ایده‌ و اساس داستان کلاً به بلوغ و کمال نرسیده می‌سوزن و ما با یه داستان نیمچه‌آخرالزمانیِ معمولی و سست طرفیم که هیچ ملکولی در بدنت رو تکان نمی‌ده! و این بده!
.
ترجمه معمولی بود، صحافی و ویراستاری بد بودن. کتاب خیلی سخت باز می‌شه و آزاردهنده‌ست.
        

2