فلسفه در عصر حاضر، متفکران بنیان ستیز

فلسفه در عصر حاضر، متفکران بنیان ستیز

فلسفه در عصر حاضر، متفکران بنیان ستیز

دیوید وست و 4 نفر دیگر
3.5
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

1

شابک
9789647002585
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1398/11/30

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
گلین دالی ژیژک را در حکم معادل فلسفی نوعی طاعون یا ویروس کامپیوتری می داند که هدفش برهم زدن نمودها و ظواهر فارغ البالآن چیزی است که می توان آن را شبکه یا ماتریس سرمایه داری-لیبرال-جهانی نامید.این ویروس و طاعون مزمن را نمی توان در هیچ دسته بندی کلیشه ای از نوع آکادمیک آن قرار داد. مانند لاکان ژیژک هم به شدت از برچسب هایی که به او میزنند پرهیز میکند به همین دلیل هم می توان او را پست مدرن به حساب آورد و هم نیاورد هم چنین مارکسیست هگلی هایدگری ،دریدایی و...در مفهوم غالبی آن نیست زیرا ممکن است در یک زمان باشد و در زمان دیگر نه.
از نظر تری ایگلتون، ژیژک بیشتر یک پدیده است تا یک فیلسوف...
روز به روز بر جماعت شیفتگانش افزوده می شود.او نامتعارف،تحریک کننده و سرگرم کننده است.
هم چنین می نویسد:
نزد بدیو زندگی خوب اخلاقی و سیاسی در پیوند استوار با رخداد است که به نحوی پیش بینی ناپذیر در صحنه تاریخی نمایان میشود رخدادی که بسیاری از ویژگی های واقعیت انسان را دگرگون می کند و مردان و زنانی را که متعهد به آن ماندند یکسره از نو می سازد.

      

یادداشت‌ها

          کتاب شامل سه بخش می شود و گویا حاصل جلسه ای است که در آن ژیژک و بدیو درباب فلسفه اظهار نظر کرده‌اند. بخش اول مربوط به سخنرانی بدیو می شود، بخش دوم سخنرانی ژیژک و بخش سوم حاصل گفتگوی این دو نفر در قالب یک میزگرد پرسش و پاسخی. هرچند مطالب بدیع و نکته‌آموزی از کتاب قابل فهم است (ویژگی‌های تفکر فلسفی از نظر بدیو که از شروط آن تفکر به استثنا، فاصله‌گیری با قدرت و انتخاب است و سرشت غیردیالوگی فلسفه توسط ژیژک) و نظرورزی که حول فیلسوفان دیگر (کانت و رورتی و باتلر و افلاطون و ...) طرح می شود حائز اهمیت به نظر می رسند، مشکل عمده با چنین قبیل مطالبی آن است که خط سیر درستی را به نظر من طی نمی کنند؛ درست که ادعای سیستماتیک اندیشیدن و تمام‌نگری عملاً در جریان‌های جدید فکری منسوخ شده است ولی امکان پیگیری خط سیر مطالب از جمله ویژگی‌های انعقاد فهم و خروج زبان از شکل خصوصی آن است. بخش دوم از مطلب اول که حاصل سخنرانی بدیو است و تلاش می کند رئوس نظر خود را طرح کند مصداق عینی چنین وضعی است؛ یالاقل برای بنده در وضعی که الان در آن به سر می‌برم اینگونه بود: مملوء از عبارت‌های گند و بی‌سروته که از اساس امکان فهم را تا موعد قرار گرفتن در فضای فکری فرد، از خلال خوانش چندین و چند متن از او، به تعویق می انداخت. 
ولی از طرفی ژیژک تقریباً غالباً قابل فهم است؛ بدین معنی که مثال‌ها و ارجاعاتش مسهل‌هایی برای شکل‌گیری ارتباط با متن است، هرچند که از طرفی هم او را عامه‌پسند و مخاطب‌پذیر می‌کند.
        

1