تو نباید بکشی: صلح، رویای من

تو نباید بکشی: صلح، رویای من

تو نباید بکشی: صلح، رویای من

یورگن تودنهوفر و 2 نفر دیگر
4.5
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

3

شابک
9786008211235
تعداد صفحات
496
تاریخ انتشار
1395/11/23

توضیحات

        
اثر تو نباید بکشی، دادخواهی تند و تیز یورگن تودنهوفر علیه سیاست تحقیرآمیز غرب و علیه دروغ، به عنوان مادر تمام جنگ هاست. او معتقد است که غرب برای حفظ منافعش می جنگد. زمانی دست به پاکسازی نژادی یهودیان زد، و حالا به اسم دفاع از حقوق بشر و برقراری صلح، مسلمانان را تروریست جلوه می دهد و در این کشورها دست به قتل عام می زند و یا آنها را به جان هم می اندازد. دروغ، جزء جدایی ناپذیر تمدن غرب است. تودنهوفر در سفری که در سال 2008 به ایران داشت و جزئیات آن در کتاب آمده، به این جمع بندی رسید که؛ برخلاف بسیاری از سیاستمداران غربی، مردم بافرهنگ ایران می دانند جنگ چیست. اینجا هیچ کس خواهان جنگ نیست.

      

یادداشت‌ها

          .

یورگن تودنهوفر در ایران بیشتر با کتاب «ده روز با داعش» شناخته شده است. که الحق هم کتاب جذابی است و شناخت خوبی از داعش به مخاطب می‌دهد. اما این نویسنده کتاب‌های متعددی درباره خاورمیانه دارد که از جهاتی دیگر بسیار مهم‌تر هستند. یکی از این کتاب‌ها که به بخش مهمی از کشورهای منطقه می‌پردازد، «تو نباید بکشی» است. اولا که او در این کتاب بارها ایده سیاسی خود را به صراحت مطرح می‌کند و بر آن پای می‌فشارد. خود نام کتاب هم نشان‌دهنده این است که اثر، بیشتر به ایده سیاسی تودنهوفر می‌پردازد تا وضعیت یک گروه یا کشور خاص. این عبارت که از انجیل اخذ شده، عنوان کتابی است که به درگیری‌های متعدد کشورهای اسلامی با غرب یا جنگ‌های داخلی آنها می پردازد. خود تأکید بر انجیل که به نوعی کتاب محترم بین نویسنده و مسلمانان است، و روایتِ زندگی مسلمانانی که به ایده او باور دارند ولی از رسانه‌های اصلی غرب حذف شده‌اند، تشخصی به کتاب بخشیده که می‌تواند برای مخاطب ایرانی جذاب و قابل استفاده باشد. هرچند که کتاب بر محور ایده «آزادی» شکل گرفته و همان‌طور که خود کتاب هم نشان می‌دهد، طرفداران این گفتمان در خاورمیانه بسیار اندک هستند، اما تمام کتاب راه‌هایی را نشان می دهد که یک غربی پافشارنده بر ایده آزادی، می‌تواند در صورت احترام به دیگر ایده‌ها، نظر آنها را برای نزدیک شدن به این ایده جلب کند. در عوض، او می‌پذیرد که به میان مسلمانان بیاید و به نحوه زندگی آنها احترام بگذارد. 
مهم‌ترین روایت این کتاب، به افغانستان و لیبی برمی‌گردند که جریان اسلام‌گرایی مسلحانه در آنها بسیار قوی بوده و هست. جالب آنکه خود تودنهوفر دیدارهایی با شورشیان در افعانستان و لیبی داشته و روایت‌هایی متفاوت از آنها ارائه کرده است، و البته اسلام‌گرایان سوریه. این تمایز در شناخت منطقه اهمیت خاصی دارد. تصویری که از جریان‌های اسلام‌گرا، تجددخواه، دیکتاتورهای منطقه، و حاکمیت سوریه و ایران می‌دهد، پنجره‌ای به شناخت پیچیدگی‌های خاورمیانه باز می‌کند. پیچیدگی‌هایی که به انسان حقیقت‌طلب اجازه نمی‌دهد به همان راحتی که رسانه‌های غربی درباره خاورمیانه قضاوت می‌کنند، حکم صادر کند. صرف گسترش نگاه فردی چون تودنهوفر میان غربی‌ها، معادلات منطقه را به نفع ایران عوض خواهد کرد. نه از این رو که طرح او اشتراکاتی با طرح جمهوری اسلامی دارد، یا در موقعیت‌هایی حاضر است در پیشبرد برنامه‌های ایران مشارکت کند، خیر. بلکه به این دلیل که یکی از بزرگترین پشتوانه‌های غرب را از او می‌گیرد. افکار عمومی دنیا که توسط رسانه‌های بزرگ آمریکایی و بعضاً اروپایی و عربی اداره می‌شود، به داوری‌های صریح مبتنی بر ساده‌سازی‌های گسترده در مورد دنیا (و از جمله خاورمیانه) عادت کرده است. گسترش دیدگاه افرادی چون تودنهوفر می‌تواند قدرت به چالش کشیدن این رسانه‌ها را به وجود آورد و یکی از بزرگترین پشتوانه‌های غرب را برای عمل در منطقه از او بگیرد.
        

2