معرفی کتاب از سرد و گرم روزگار اثر احمد زیدآبادی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
29
خواهم خواند
10
توضیحات
سرنوشت به دنبالم بود؛ «چون دیوانهای تیغ در دست». به خلاف همسالانم، تسلیم آن نشدم. هر غروب پاییز به بلندای تکدرخت تناور روستایمان چشم به افقهای دوردست و بیانتهای کویر دوختم و به آواز درونم گوش فرا دادم؛ آوازی که مرا به "انتخاب" فرا میخواند. پس انتخاب کردم؛ فقر و بیپناهی را با شکیبایی تاب آوردم، از رنج و زحمت کار شانه خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همه تباهیهای محیط اطرافم شوریدم... این قصه سرگذشت من است تا 18 سالگی.
یادداشتها