معرفی کتاب دریایی از مرکب و طلا ( مجموعه‌ی خوانش‌گر ) اثر تریسی چی مترجم ابراهیم عامل محرابی

دریایی از مرکب و طلا ( مجموعه‌ی خوانش‌گر )

دریایی از مرکب و طلا ( مجموعه‌ی خوانش‌گر )

تریسی چی و 1 نفر دیگر
3.2
2 نفر |
2 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

7

ناشر
ویدا
شابک
9786002915450
تعداد صفحات
388
تاریخ انتشار
1401/1/1

توضیحات

        سفیا معنای زنده‌ ماندن را به خوبی می‌داند. پس از اینکه پدرش به طرز وحشیانه‌ای کشته می‌شود‌، به همراه خاله‌اش، نین، که به او شکار، ردیابی و سرقت می‌آموزد به بیابان می‌گریزد. اما هنگامی که نین ربوده می‌شود و سفیا کاملا تنها می‌شود، هیچ‌ کدام از مهارت‌های او در ادامه‌ی حیات نمی‌تواند به او کمک کند تا دریابد نین را کجا برده‌اند یا حتی بداند که او زنده است یا مرده. تنها سرنخ ناپدید شدن خاله و قتل پدرش، شیء مستطیل شکل و عجیبی است که پدر از خود به یادگار گذاشته است. شیئی که به زودی در می‌یابد نام آن کتاب است… چیز شگفت‌انگیزی که در جامعه‌ی بیسواد او دیده نشده است. سفیا با کمک این کتاب و یاری گرفتن از غریبه‌ای مرموز که او نیز برای خود اسرار مخوفی دارد، عزم خود را جزم می‌کند تا خاله‌اش را نجات بخشد و دریابد روز کشته‌شدن پدرش چه اتفاقی رخ داده است… و آن‌هایی را که مسبب بوده‌اند مجازات کند.
      

لیست‌های مرتبط به دریایی از مرکب و طلا ( مجموعه‌ی خوانش‌گر )

یادداشت‌ها

مبینا

مبینا

1403/11/22

          به تاریخ ۲۰ اردیبهشت تمام شد.(روز اول نمایشگاه کتاب)
فضاسازی: ایده‌ی دنیای فانتزیش برای من جدید بود. دنیاییه ‌که توش خوندن و نوشتن چیز مرسومی نیست. فقط یه عده‌ی محدود این قابلیت رو دارن که بخونن. ولی چرا؟ چون خوندن تو این دنیا متفاوته. اگه بلد باشی کلمات روی کاغذو بخونی یعنی می‌تونی هرچیزی که وجود داشته و داره و خواهد داشت رو بخونی. به هر درختی که نگاه کنی از لحظه‌ی پیدایشش رو تو یه نگاه می‌بینی. به هر فانوسی که نگاه کنی تک تک سفر‌هایی که تو کشتی‌های دریایی داشته رو می‌بینی. گذشته آینده و حال. و سفیا وقتی بچه بوده از مامانش به صورت خیلی خفیف خوندن رو یاد گرفته پس یه‌جورایی خوانش‌گر محسوب می‌شه.
شخصیت‌پردازی: برای من تک تکشون به شدت دوست‌داشتنی بودن و نکته‌ی طلاییش اینه که شخصیت مثبت و منفی نداره. همه‌ی آدمای تو این کتاب همزمان که لحظات درخشان داشتن لحظاتی هم داشتن که تصمیم‌های درستی نگرفتن و همه‌رو ناامید کردن. به بیشتر شخصیت‌ها که main character بودن حسابی رسیده شده بود ولی نه انقدر که دیگه خسته‌کننده باشه.
روایت‌گری: همزمان که یه داستان حال داریم با سفیا دوتا ماجرای دیگه هم می‌خونیم. یکی درباره‌ی یه پسره به اسم لان که داره آموزش خوانش‌گری می‌بینه(یکمم رمنس داره این‌طرف) و یکی دیگه درباره‌ی ناخدا رید. یکی از بزرگ‌ترین ناخداهای دریای آبی تو جهان کلانا
        

0