انتظارم از این کتاب با موضوع به این جذابی خیلی بیشتر بود 
به نظرم نویسنده خیلی باید ماهرانه تر کلمات رو به رقص در می آورد تا توی جمله بچرخند و دلبری کنن🤷‍♀️
        

          زبان روایت و نثر کتاب معمولی و خوب است و به نظر می‌رسد که هیچ ویراستاری کتاب را ندیده باشد.

«مصطفی طاهری» دانشجوی داروسازی و فرزند سردار شهید «حاج محمد طاهری» بر اثر تصادف به کُما می‌رود و 18 روز در عالم معنا و بهشت برزخی، میهمان پدر بزرگوار خویش است.

ایشان به اتفاق پدرشان، به زیارت پیامبر خاتم «حضرت محمد (ص)» می‌روند و در بهشت پیامبران، اولیا، شهدا و صلحا را زیارت می‌کنند.

هم‌چنین به پاسخ تمام پرسش‌هایی که مدت‌ها در ذهن داشته‌اند، دست می‌یابند و در نهایت ـ با وجود مخالفت خودشان ـ به جسم‌شان در دنیا باز می‌گردند.

شهید «ابراهیم پیروی» پدر همسرشان که همرزم پدرشان هم بوده‌اند، تلاش فراوانی برای بهبود جسم و روح ایشان، در کنار همسر و مادر و خانوادۀ ایشان متحمل می‌شوند و بالاخره چند ماه بعد «مصطفی طاهری» به زندگی عادی بر می‌گردد.

کتاب در بارۀ تجربۀ نزدیک به مرگ ایشان، به طور خلاصه و مختصر کلیاتی را بیان می‌کند و می‌گذرد و آن‌گونه که ما انتظار داریم، به جزئیات کمتر می‌پردازند.

سپس به شرح زندگی پدر شهیدشان، سردار شهید «حاج محمد طاهری» از پیش از تولد تا زمان شهادت می‌پردازند و کتاب به پایان می‌رسد.

این کتاب در بارۀ یکی از سرداران بزرگ ابتدای جنگ تحمیلی نوشته شده است و اگر بتوانیم آن را با کتاب «خاک‌های نرم کوشک» نوشتۀ «سعید عاکف» که به زندگی سردار شهید «حاج عبدالحسین برونسی» می‌پردازد، مقایسه کنیم؛ تفاوت‌های بسیاری را شاهد خواهیم بود.

کتاب زندگی «شهید برونسی»؛ بسیار منظم و مرتب تدوین شده و نثر و زبان روایت از زبان خانواده، بستگان، دوستان و همرزمان و اهالی محل که حکایت یا مطلبی را در بارۀ شهید بیان کرده‌اند، خوب و خواندنی است.

اما در این کتاب «با بابا»؛ دوستان گروه فرهنگی «شهید ابراهیم هادی»، مطالبی را که در بارۀ «شهید طاهری» جمع آوری شده و در اختیار ایشان قرار گرفته است؛ بدون نظم و ترتیب خاصی و پشت سر هم تایپ کرده و به چاپ سپرده‌اند.

مطالب هر دو کتاب و فرازهای فوق العاده از زندگی این سرداران رشید اسلام، بسیار زیبا، خواندنی، شنیدنی و تاثیرگذارند و روح آدمی را جلا می‌دهند و او را به تفکر، تامل و تدبر وامی‌دارند تا به خود، زندگی دنیا و آخرتش بیندیشد و راه را از چاه بازشناسد.

اما کتاب چاپ نشر «شهید هادی» در بارۀ «شهید طاهری»، مجموعه‌ای از اطلاعات، خاطرات، حکایات و یادداشت‌ها در بارۀ زندگی شهید و دیدار فرزندش در زمان کُما با ایشان، در بهشت برزخی است که بدون دقت و ترتیب لازم منتشر شده است.

به نظرم در این کتاب؛ کیفیت فدای کمیت و سرعت و عجله در نشر زودهنگام این اثر ارزشمند شده است. بلایی که شوربختانه بر سر تعداد دیگری از کتاب‌های نشر «شهید هادی» آمده است.

البته تصمیم گیرنده در این مورد مسئولان محترم نشر هستند و ما هیچ کاره‌ایم. اما از باب دلسوزی و مشورت به این عزیزان زحمتکش عرض می‌کنیم که قدری آهسته‌تر و آرام‌تر، اما با کیفیت بهتر و عالی‌تر کار کنید تا تاثیرگذاری این آثار ـ که در بارۀ موضوعات معنوی و سیرۀ شهدا است ـ بیشتر شود و نیز در خور و شایستۀ آن بزرگواران که همگی مدیون ایشانیم، باشد. ان‌شاءالله که چنین شود.

در مجموع این گنج‌ها و گنجینه‌های معنوی که شهدای عزیزمان، برای ما به یادگار گذارده‌اند، باید به زیبایی، درستی و برابر اصول نویسندگی و چاپ و نشر؛ به زیور طبع آراسته گردد تا طیف بیشتری از مردم را تحت تاثیر آموزه‌های معنوی خود که برگرفته از آموزه‌های ارجمند پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) است، قرار دهد.