یک لیوان شطح داغ

یک لیوان شطح داغ

یک لیوان شطح داغ

4.2
6 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

4

مرا به زمینه آبی چشمهایش دعوت کرد،به پاس نخستین شکوفه های لبخندش به ایوان های غنچه گرفته آوازش برد و در کنار آرامش رهایم کرد تا آفتابگیر نگاهش را بنگرم،او مرا به سمت طراوتش برد به شکرانه پرنده های بی آرام تبسمش که به لانه های اشتیاق باز می گشتند و پرده های مات نگاهم را کنار زد و تمام تماشایش را نثار کودکان حیرتم کرد... او مرا به ابدیت گذرا و جاودانگی کوتاه خود برد،در دستم جوانه ای بی پایان نشاند و در مردابم آرامشی طوفانی انگیخت و با آوایی که از هیچ سو می آمد صدایم زد:فرشته خاکی! و صدایم زد:اندوه بیا...

لیست‌های مرتبط به یک لیوان شطح داغ

یادداشت‌های مرتبط به یک لیوان شطح داغ