معرفی کتاب نگاهی به مکاتب فقهی شیعه اثر محمدحسن ربانی نگاهی به مکاتب فقهی شیعه محمدحسن ربانی 5.0 1 نفر | 1 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 2 خواهم خواند 6 ناشر موسسه بوستان کتاب شابک 9789640923511 تعداد صفحات 408 تاریخ انتشار 1400/1/2 توضیحات کتاب نگاهی به مکاتب فقهی شیعه، نویسنده محمدحسن ربانی. یادداشتها محبوبترین جدیدترین کافاِی 1403/10/5 مهمترین نکتهای که در برخورد با یک کتاب درسی یا در برخورد با یک علم جدید، باید مد نظر قرار دهید، تاریخچه و ریشه آن علم است. اساسا تا هنگامی که تاریخچه اندیشمندان علم و تاریخچه مسائل آن علم را ندانید، قضاوت کردن درباره آن و نظر دادن درباره پیشرفت آن علم، بیهوده به نظر میرسد. علم فقه، علم منطق، فلسفه اسلامی و حتی تاریخ، از این دست علومی اند که در عین برخورد اولیه با آن و تصور فهم آن، اگر تاریخچهاش را نشناسید یک قضاوت اشتباه و ناقص در فهم شما شکل میگیرد. من طرفدار نگاههای درجه دو و فلسفه مضاف و در عین حال پیدا کردن یک over view از مکاتب علمی شدهام و این کتاب یکی از کتابهای خوب در این زمینه به صورت خاص برای علم فقه است. کتاب از آغاز عصر غیبت شروع شده و تا مکتب آیت الله خویی را بررسی کرده است. از ویژگیهای مهم کتاب این است که صرفا از اسامی عبور نکرده و روشهای علمی هر عالم را شکافته و تلاش جدی ای برای پیدا کردن ارتباط بین مکاتب انجام داده است. طوری که شما در آخر کتاب میتوانید بر اساس روشهای مختلف برخورد با کتاب و سنت مکاتبی را دسته بندی کنید که در ظاهر از لحاظ تاریخی و ارتباط استاد و شاگردی به یکدیگر ربطی ندارند. از جمله دستاوردهای کتاب برای من برخورد فقها با نظرات مشهور و کتب اربعه بود. اینکه شیوه نگارش کتابشان به چه شکلی است؟ مثلا برخی آیات الاحکام را ذیل حکم میآورند برخی تاریخچه مسئله را بررسی کردند. برخی به فقه اهل سنت توجه کردند و این شیوه های مختلف نگارش حاکی از فلسفه ای بوده که در برخورد با کتاب و سنت داشتند. از مهمترین بخشهای کتاب فهمیدن مسئله محوری فقه در برخی زمانه ها بود!! شهید ثانی، محقق کرکی و برخی دیگر، مسائل فقهی را ناظر به زمانهی خودشان طرح کردند و مسائل جدیدی وارد فقه کردند. برای خود من کتاب به شدت جذاب بود. چرا؟ چون معمولا برخورد ما با این علوم صرفا از طریق یک استاد و یک کتاب درسی است.. و اگر این استاد یا کتاب نتواند ارتباط خودش را با تاریخ روشن کند عملا از من ِ نوعی یک بیسواد همه چیز فهم می سازد! یک مثال ساده اینکه بخواهید لمعه شهید ثانی را با اصول فقه مظفر تحلیل کنید و امتداد بدهید!! وقتی این کتاب را میخوانید متوجه میشوید مسخره ترین کار دنیا ربط دادن دل بخواهی مکاتب به یکدیگر است! پس به تمامی طلاب، دانشجویان فقه و حقوق و الهیات و همه کسانی که میخواهند درباره حتی یک مسئله فقهی از قدما اظهار نظر کنند، مظالعه این کتاب را توصیه میکنم. 3 16