کودک فلسفی: پرورش توان فکری و فلسفی کودکان

کودک فلسفی: پرورش توان فکری و فلسفی کودکان

کودک فلسفی: پرورش توان فکری و فلسفی کودکان

جانا مورلون و 1 نفر دیگر
4.5
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

8

:منظور از خوب بودن چیست ؟ چرا مردم می میرند؟ دوستی چیست؟ کودکان وارد جهان پر از سوال می شوند و با مسائل عمیق و اندیشمندانه گلاویز می شوند، حتی اگر تامل شان را با صدای بلند نشان ندهند. بسیاری از والدین دوست دارند در مورد ایده های فلسفی با کودکان خود گفت وگو کنند، اما نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند.کتاب کودک فلسفی والدین را راهنمایی می کند که چگونه با آرامش با پرسش های فلسفی کودکان در هر سنی برخورد کنند. جانا مورلون معتقد است برای اینکه کودکان از نظر عاطفی بالغ شوند، باید میل و توانایی خود را برای تفکر انتزاعی در مورد خود و تجربیات شان پرورش دهند. این کتاب راه های ساده ای را ارائه می دهد که والدین می توانند با پرسش های فلسفی فرزندان خود درگیر شوند و به پرورش ((خودفلسفی)) آن ها کمک کنند.

یادداشت‌های مرتبط به کودک فلسفی: پرورش توان فکری و فلسفی کودکان

زهرا راوی

6 روز پیش

        فکر میکنم کتاب به جای مطرح کردن بنیان های فلسفه برای کودکان ، به راه هایی برای به فکر روی آوردن کودکان و پرورش خلاقیت آنها توجه کرده . نه چیزی بیشتر .
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

حسین

1402/2/21

          من عاشق بچه‌هام. واقعا بچه‌ها و دنیایی که لمس می‌کنن رو دوست دارم.
این کتاب من رو خیلی به یاد چند سال قبل انداخت. به وقتی که روزهام رو به بودن کنار بچه‌ها می‌گذروندم. و چقدرررر دلتنگ اون روزها شدم. یک جورهایی موقع خواندن کتاب، به درس‌هایی فکر کردم که طی این چند سال یاد گرفته‌ام. که چقدررر نسبت به آن روزها جهان‌بینی‌ام عوض شده و چه قدر دنیا را متفاوت می‌بینم... که قبلا همیشه دنبال جواب بودم و فکر می‌کردم قطعیتی وجود دارد ولی حالا می‌‌دانم لذت اصلی در کودکانه دیدنِ جهان و پرسیدنِ مدام است.
کتاب، تاکیدی‌ست بر خاص بودن دنیای کودکان. پر بود از گفتگوهایی که بین نویسنده و کودکان اتفاق افتاده بود. به راحتی شگفت‌زده‌ام می‌کرد و مدام این را یادآور می‌شد که چقدر نیاز است بچه‌ها را جدی بگیریم و به نیازهای فلسفی‌شان پاسخ دهیم. شاید تنها کاری که نیاز است بکنیم، این است که اعتماد به نفس لازم برای اصیل‌زیستن را به آن‌ها بدهیم و اجازه دهیم که راهشان را خودشان پیدا کنند.
به نظر من، اصالت اهمیت بسیاری دارد، زیرا کودکان در معرض فشارهای شدید و بی‌امانی هستند تا به شیوه‌های خاصی نگاه، عمل، فکر و حتی احساس کنند. آن‌ها با گفته‌ها و تصاویری بمباران می‌شوند که از فرهنگ سلبریتی‌زده اشباع شده‌اند و در این فرهنگ، سلبریتی محصول صفات پوچ و بی‌ارزشی مانند چهره یا پول و نه نتیجه‌ی دستاوردی اصیل و حقیقی‌ست. اگر تصویر مهم باشد و معنا اهمیتی نداشته باشد، اصالت مبهم و بی‌اهمیت می‌شود. در هجوم و شتاب پیگیری ثروت و وضع مادی، کودکان ما فرصت شناخت خود و دانستن مهم‌ترین چیزها را از دست می‌دهند.
        

1