این رمان به دنیایی پر از هرج ومرج و آشوب می پردازد. کودکی گمشده در میانه جنگ؛ و پسری که هیچ کس نمی تواند ببیندش. وینسنت گام مصمم است از بنجامین کوچک محافظت کند؛ اما وینسنت نامرئی است. بنجامین تنها کسی است که می تواند او را ببیند. بدتر اینکه چیزی شیطانی توی کمد خوابگاه کمین کرده. در این داستان وارد دنیایی می شویم که از تخیلتان فراتر می رود، جایی که پسران نامرئی با هیولاهای کمد می جنگند، یتیم های زِبل برای زنده ماندن دست به دزدی می زنند و درختان خشکیده گل می دهند.