معرفی کتاب Dance Dance Dance اثر هاروکی موراکامی

Dance Dance Dance

Dance Dance Dance

3.9
12 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

20

ناشر
Vintage
شابک
9780099448761
تعداد صفحات
393
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        High-class call girls billed to Mastercard. A psychic 13-year-old dropout with a passion for Talking Heads. A hunky matinee idol doomed to play dentists and teachers. A one-armed beach-combing poet, an uptight hotel clerk and one very bemused narrator caught in the web of advanced capitalist mayhem. Combine this offbeat cast of characters with Murakami's idiosyncratic prose and out comes Dance Dance Dance.
      

یادداشت‌ها

          برقص برقص برقص٬ نامِ چهارمین و آخرین عنوان از مجموعه‌ی «رت» نوشته‌ی هاروکی موراکامی نویسنده‌ی مشهور٬ پرآوازه و دوست داشتنیِ ژاپنی‌ست.

چون این کتاب پایانِ با شکوهِ مجموعه‌ی «رت» است٬ مجبورم برای صحبت در مورد آن کمی به عقب برگردم. این مجموعه به ترتیب با دو عنوانِ «به آواز باد گوش بسپار» و «پینبال۱۹۷۳» آغاز شد که این ۲ کتاب اولین کتاب‌هایی بودند که موراکامی قبل از آغازِ زندگیِ حرفه‌ایِ نویسندگیِ خود نوشت و به قول خود کتاب‌های آشپزخانه‌ایِ او به شمار می‌ایند چون شغل‌ِ او در آن دوران کافه داری بود و شب‌ها بعد از کار کمی قلم به دست می‌گرفت و کاغذها را سیاه می‌کرد٬ پس قبل از خواندن آن‌ها من سطحِ انتظاراتِ خود را با توجه به مصاحبه‌های نویسنده در مورد آنها به اندازه‌ی معقول پایین آورده بودم. بعد خواندنِ این دو عنوان می‌رسیم به عنوانِ سوم مجموعه یعنی یک شاهکار به سبک واقعیت جادویی به نام «تعقیبِ گوسفندِ وحشی»٬ بنده‌ی حقیر در ریویوی عنوان ِ سوم نیز عرض کردم برخی از دوستان بر این عقیده هستند که خواندنِ ۲عنوان نخست لزوما پیش‌نیاز خواندنِ عنوانِ‌ سوم نیست اما من قویا با ذکر دلیل این مورد را تکذیب کرده و الان نیز با قاطعیت بر این عقیده هستم که ۴ عنوانِ این مجموعه باید به ترتیب خوانده شود.

اما می‌رسیم به عنوانِ آخرِ مجموعه‌ی «رت»، هر ۴ عنوانِ این مجموعه در موردِ مرد جوانی‌ست که ما نام‌‌ِ او را نمی‌دانیم و نخواهیم دانست٬ داستان‌ها و ماجراهای زیادی پیرامون زندگی او می‌خوانیم که اگر بخواهم به هر کدام ورود کنم رسما نوعی اسپویل محسوب می‌گردد٬ پس از ورود به آنها خودداری می‌کنم اما به شخصه بر این عقیده هستم که موراکامی به این دلیل شروع به نگارشِ این کتاب کرد تا نهایتا تکلیفِ برخی شخصیت‌های جادویی‌‌ِ داستان را روشن و سر و تهِ ماجرا را ببندند البته ما این را خوب می‌دانیم که موراکامی شخصی نیست که بابت سوال‌هایی که در ذهن ما ایجاد می‌شود خود را ملزم به پاسخگویی بداند و رسما ما را با کتاب‌های خود تنها می‌گذارد تا خود به دنبال پاسخِ سوال‌های خود با استفاده از قویه‌ی تخیل خودمان باشیم اما چون این‌بار صحبت از یک رمان نبود و ما با یک مجموعه داستان روبرو بودیم نوشتن‌‌ِ این رمان را به جهت جمع‌بندی الزامی می‌دانست که البته کار درستی بود وگرنه ما را با یک دنیا خاطره از استادِ گوسفندشناس و مردِ گوسفندی و ... در کوهستان‌های سرد و برفیِ‌ هوکایدو تنها می‌گذاشت.

در انتها خاطرنشان می‌کنم که «رت» یک مجموعه‌ به سبک واقعیتِ جادویی و پرچم‌دار این مجموعه نیز یک اثر قوی(تعقیبِ گوسفندِ وحشی) بود٬ به همین منظور من تنها به دلیل اینکه عنوانِ سوم بسیار سطحش بالا بود و به آن ۵ستاره دادم بودم برای این عنوان ۴ستاره منظور می‌کنم چون اگر به این عنوان ۵ستاره می‌دادم حق عنوانِ سوم که من و سایر خواننده‌ها را غرق در دنیای عجیب خود می‌کرد حداقل ۸ یا ۹ستاره بود.

نهایتا این ریویو را با یک جمله از کتاب به پایان می‌رسانم و خواندنِ این مجموعه را اولا به عاشقانِ موراکامیِ دوست داشتنی و دوما به دوستان خودم پیشنهاد می‌کنم.

«رخدادِ هر اتفاقی در این دنیا ممکن است چون این دنیا شکننده‌تر و نازک‌تر از چیزی‌ست که می‌بینیم!»
        

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          برقص برقص برقص٬ نامِ چهارمین و آخرین عنوان از مجموعه‌ی «رت» نوشته‌ی هاروکی موراکامی نویسنده‌ی مشهور٬ پرآوازه و دوست داشتنیِ ژاپنی‌ست.

چون این کتاب پایانِ با شکوهِ مجموعه‌ی «رت» است٬ مجبورم برای صحبت در مورد آن کمی به عقب برگردم. این مجموعه به ترتیب با دو عنوانِ «به آواز باد گوش بسپار» و «پینبال۱۹۷۳» آغاز شد که این ۲ کتاب اولین کتاب‌هایی بودند که موراکامی قبل از آغازِ زندگیِ حرفه‌ایِ نویسندگیِ خود نوشت و به قول خود کتاب‌های آشپزخانه‌ایِ او به شمار می‌ایند چون شغل‌ِ او در آن دوران کافه داری بود و شب‌ها بعد از کار کمی قلم به دست می‌گرفت و کاغذها را سیاه می‌کرد٬ پس قبل از خواندن آن‌ها من سطحِ انتظاراتِ خود را با توجه به مصاحبه‌های نویسنده در مورد آنها به اندازه‌ی معقول پایین آورده بودم. بعد خواندنِ این دو عنوان می‌رسیم به عنوانِ سوم مجموعه یعنی یک شاهکار به سبک واقعیت جادویی به نام «تعقیبِ گوسفندِ وحشی»٬ بنده‌ی حقیر در ریویوی عنوان ِ سوم نیز عرض کردم برخی از دوستان بر این عقیده هستند که خواندنِ ۲عنوان نخست لزوما پیش‌نیاز خواندنِ عنوانِ‌ سوم نیست اما من قویا با ذکر دلیل این مورد را تکذیب کرده و الان نیز با قاطعیت بر این عقیده هستم که ۴ عنوانِ این مجموعه باید به ترتیب خوانده شود.

اما می‌رسیم به عنوانِ آخرِ مجموعه‌ی «رت»، هر ۴ عنوانِ این مجموعه در موردِ مرد جوانی‌ست که ما نام‌‌ِ او را نمی‌دانیم و نخواهیم دانست٬ داستان‌ها و ماجراهای زیادی پیرامون زندگی او می‌خوانیم که اگر بخواهم به هر کدام ورود کنم رسما نوعی اسپویل محسوب می‌گردد٬ پس از ورود به آنها خودداری می‌کنم اما به شخصه بر این عقیده هستم که موراکامی به این دلیل شروع به نگارشِ این کتاب کرد تا نهایتا تکلیفِ برخی شخصیت‌های جادویی‌‌ِ داستان را روشن و سر و تهِ ماجرا را ببندند البته ما این را خوب می‌دانیم که موراکامی شخصی نیست که بابت سوال‌هایی که در ذهن ما ایجاد می‌شود خود را ملزم به پاسخگویی بداند و رسما ما را با کتاب‌های خود تنها می‌گذارد تا خود به دنبال پاسخِ سوال‌های خود با استفاده از قویه‌ی تخیل خودمان باشیم اما چون این‌بار صحبت از یک رمان نبود و ما با یک مجموعه داستان روبرو بودیم نوشتن‌‌ِ این رمان را به جهت جمع‌بندی الزامی می‌دانست که البته کار درستی بود وگرنه ما را با یک دنیا خاطره از استادِ گوسفندشناس و مردِ گوسفندی و ... در کوهستان‌های سرد و برفیِ‌ هوکایدو تنها می‌گذاشت.

در انتها خاطرنشان می‌کنم که «رت» یک مجموعه‌ به سبک واقعیتِ جادویی و پرچم‌دار این مجموعه نیز یک اثر قوی(تعقیبِ گوسفندِ وحشی) بود٬ به همین منظور من تنها به دلیل اینکه عنوانِ سوم بسیار سطحش بالا بود و به آن ۵ستاره دادم بودم برای این عنوان ۴ستاره منظور می‌کنم چون اگر به این عنوان ۵ستاره می‌دادم حق عنوانِ سوم که من و سایر خواننده‌ها را غرق در دنیای عجیب خود می‌کرد حداقل ۸ یا ۹ستاره بود.

نهایتا این ریویو را با یک جمله از کتاب به پایان می‌رسانم و خواندنِ این مجموعه را اولا به عاشقانِ موراکامیِ دوست داشتنی و دوما به دوستان خودم پیشنهاد می‌کنم.

«رخدادِ هر اتفاقی در این دنیا ممکن است چون این دنیا شکننده‌تر و نازک‌تر از چیزی‌ست که می‌بینیم!»
        

4

Ehsan Sotodeh

Ehsan Sotodeh

1404/2/28

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

          یکی از تصمیماتم این بود که مجموعه the rat رو پشت سر هم بخونم و بالاخره تونستم آخرین کتابش رو هم تموم کنم.
 اول بگم که بدون خوندن سه‌گانه the rat اصصللاا متوجه این داستان نمیشید، مخصوصا بدون خوندن تعقیب گوسفند وحشی. دنس دنس دنس به نظرم از سه‌تای دیگه بسیار متفاوت بود. یکی از تخیلی‌ترین و سورئال‌ترین رمان‌هایی بود که از موراکامی خونده بودم و با این‌که انقدر سورئال تایپ من نیست ولی باز هم بسیار جذاب بود و کیف کردم. 
به نظرم توی این کتاب خیلی بهتر میتونیم تکامل شخصیت اصلیِ بی‌ناممون رو متوجه بشیم و انگار بیشتر توی ذهنشیم. اینکه در طی‌ سال‌ها و اتفاقات چقدر تغییر کرده و عوض شده رو خیلی خوب نشون داده بود. فلشبک‌هاش به خاطراتش (که مال کتاب‌های قبلی بود) برای من هم مثل خاطره‌های دور به نظر میومد. حتی شخصیت‌پردازی‌ها هم به نظرم تکامل پیدا کرده بود.  
به نظرم یه تفاوت مهم دیگه‌ی این کتاب، مدل ترس و وحشتی بود که ایجاد میکرد. مثلا توی تعقیب گوسفند وحشی تو حدودا میفهمیدی چی داره به سر داستان میاد و از چی داری وحشت میکنی. البته همه‌ش اینطوری نبود، ولی مشخص‌تر بود. اینجا ولی برات یه احساس تعلیق و دلهره به وجود میاورد تا ترس. 
دلیل کم کردن ستاره‌ها هم برام یه جورایی همین بود. خیلی بیشتر پسندیدم کتاب‌های قبلی رو و انتظارم از این کتاب هم یه جورایی همون بود که خب اصلا مدلش فرق داشت. 
در آخر هم فقط اینو بگم که این اولین کتاب موراکامی بود که به انگلیسی میخوندمش، و پسر، میزان سانسوری که توی ترجمه برامون اتفاق میفته واقعا دیوونه‌کنندست.
        

0