مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه

مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه

مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه

3.3
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

1

مطالعه ی جوامع بشری بیانگر حضور گسترده،پایدار و عمیق دین در زندگی انسان بوده و نقش اساسی آن را در ساختار فرهنگی این جوامع باز نمایانده است. از این رو تلاش های محققان برای پژوهش در دین،پیوسته به حوزه های بیشتر و گسترده تری توسع می یابد.عمومیت رفتار دینی در جوامع انسانی،پیوسته بودن دین به زندگی و در نتیجه،اهمیت واقعی آن و نیز پیچیدگی های شگرف پدیده های دینی،اندیشه و توان بسیاری از پژوهشگران حوزه های گوناگون را به خود معطوف داشته است چنان که انسان شناسان،جامعه شناسان،روان شناسان،پدیدار شناسان،فیلسوفان و دسته های دیگر محققان،هر یک با وضع اصطلاحات خاص خود در تبیین دقیق تر عرصه ی مورد پژوهش خود کوشیده اند و چه بسا که بخش بزرگی از این نامگذاری ها و اصلاح سازی های محققان،به تدریج به صورت اصلاح شناسی رایج و عام مورد استفاده در همه پژوهش های دین شناختی در آمده است.

یادداشت‌های مرتبط به مقدمه ای بر پژوهش دین عامیانه

          دین عامیانه از جمله حوزه‌هایی است که صرفاً از خلال روش‌شناسی‌های جدید در علوم انسانی و اجتماعی می‌توان به آن نزدیک شد؛ چه اینکه از این منظر هم دائماً از دست در می‌رود و به سمت دین رسمی حرکت می‌کند. این بدان معنی که دین عامیانه (و نه عامی، با توضیحی که در مقاله اول کتاب روش است) را صرفاً می‌توان زیرچشمی نگاه کرد؛ به محض اینکه به عنوان یه مقوله محوری و مشروع به آن توجه کنیم از درون تهی شده و در کنار اشکال دین‌داری، باید با روش‌های پیشین آن را فهم کرد.
البته از نقطه نظری دیگر می‌توان گفت که مادامی که دین رسمی وجود دارد، در کنار و حتی در بستر آن، دین عامیانه ظاهر می‌شود و هیچ‌گاه خالی از مصداق نخواهد بود. ولی در کل، اینگونه به نظر می‌رسد که در تعریف دین عامیانه باید عنصر غیرمشروع همیشه مضمر باشد: دین عامیانه دین غیرمشروع است.
کتاب مجموعه چند مقاله تحلیلی و توصیفی درباب دین عامیانه به طور کلی و در زمینه برخی ادیان خاص است. توضیحاتی که خصوصاً در ارتباط با اسلام در کتاب آمده وزنی ندارد و شاید به همین سیاق بتوان کل بخش توصیفی را همچون سایر کارهای مستشرقین برای صاحبان و قائلین به ادیان کم‌مایه دانست. ولی بخش تحلیلی آن دقیق و عالمانه، هرچند بعضاً ثقیل است. ارجاعات کتاب به نوشته‌های فلسفی خصوصاً کتاب را قابل فهم و پازل آن را کامل می‌کند.
به هر ترتیب کتاب مدخل جدیدی پیش‌روی دین‌پژوهشی به طور کلی می‌گشاید و نمی‌توان به صرف جامعه‌شناسانه و انسان‌شناسانه خواندن آن، از ارزش و تبعات فلسفی آن به آسانی عبور کرد.
        

2