عشق و فداکاری زن متفاوت ترین اثری بود که از امیل زولا خوندم. همه ما آثار زولا رو با فضاسازى های سرد و تیره و پر از غم و اندوه می شناسیم. ولی انگار زولا تو این کتاب تصمیم گرفته بود یکم از اون فضاها دور بشه و بره به سمت نگارش یک داستان ماجرایی و پر از اتفاقات ریز و درشت که به سرعت پشت سر هم اتفاق میافتن بدون اون گزافه گویی هایی که در توصیف بیش از حد محیط و حالات و روحیات شخصیت ها در ادبیات کلاسیک وجود داره. حاصل کار هم شده یک روایت ایدیانا جونز گونه که بیشتر به درد وقت پر کردن میخوره تا تامل و غور در داستان.
کلیت داستان هم حول انتقام گرفتن فرزندی از قاتل مادرش و تعقیب و گریزهای اون میچرخه.
پس تاکید میکنم اگر سراغ این کتاب میرین چشمتون رو بر روی اسم نویسنده ببندین و فقط بخونین و از یه داستان پر از ماجرا و هیجان لذت ببرین.