معرفی کتاب رها در باد اثر جوجو مویز مترجم زهره قلی پور
در حال خواندن
1
خواندهام
10
خواهم خواند
4
نسخههای دیگر
توضیحات
:دیزی فرانسه را دوست نداشت.غذاهای آن چندان به دلش نمی نشست.اما نانش را دوست داشت.خورش های پرملالت با طعم خفیف سیر و انواع گوشت با سس غلیظ،او را دلتنگ طعم گوارای ماهی و چیپس و ساندویچ خیار می کرد،اولین بار که بوی تند پنیر فرانسوی در یک فروشگاه به مشامش خورد،کنار خیابان بالا آورد.از گرمای آنجا،که سوزانتر از آن گرمای مرهام بود والبته از دریا و نسیم ها ی آن نصیبی نداشت،یا حشراتی که بی رحمانه چون بمب افکن های زوزه کش شبانه بهش هجوم می آوردند،دل خوشی نداشت.از منظره آنجا بیزار بود؛زمینی بایر و بی روح یا خاکی سوخته و خشک،گیاهانی که با سیمایی عبوس در هرم آفتاب پیچ خورده و پلاسیده شده بودند و زنجره هایی که جیرجیر مداومشان در هوا می پیچید.از فرانسوی ها نفرت داشت؛مردان نگاه های خیره خود را به او می دوختند و در او دقیق می شدند،هرچه شکمش جلوتر می آمد زنان نیز که نگاهشان شبیه مردان بود،تحقیر و گاه انزجاری آشکار را حواله او می کردند.
یادداشتها