از آنجا که در هیچ جای کتاب اثری از شماره جلد، چه در روی جلد و چه داخل آن نبود، من به اشتباه خواندن این سه گانه را از جلد سوم شروع کردم
فکر می‌کردم با داستانی از دل شاهنامه روبه رو خواهم بود. اما داستان در مورد پهلوان گودرز است، پهلوانی زاده ذهن نویسنده و ادامه دهنده‌‌ی راه پهلوانانی چون رستم با فاصله‌ی زمامی اندکی بعد از کشته شدن رستم. 
نویسنده تلاش داشته تا بعضی داستان‌های شاهنامه رو در دل داستانش بگنجونه و برای این کار تعدادی از شخصیت‌های شاهنامه مثل رستم، بهمن شاه و ... در جایی از داستان حضور پيدا می‌کنند.
ریتم داستان کند بود و گزافه گویی داشت. داستان جذابیت خاصی هم نداشت
از طرفی قطع رحلی کتاب و وجود صفحاتی که از بالا تا پایینشان  نوشته بود، من خواننده را خسته می‌کرد.