معرفی کتاب گوش سفید، دم سیاه و دیگران اثر وحید پورافتخاری

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
توضیحات
خان قلی صدتا گوسفند چاق و چله داشت. هر روز صبح، خودش دم در طویله می ایستاد و قربان صدقه گوسفندهایش می رفت و آنها را بدرقه می کرد. بعد هم سفارش می کرد که سر علف های تازه با هم دعوا نکنند. گوسفندها هم در جواب بع بع می کردند. در آخر گله را به مظفر، چوپانش می سپرد. او هم گوسفندها را هی می کرد و راهی صحرا می شد.
لیستهای مرتبط به گوش سفید، دم سیاه و دیگران
یادداشتها