آقا قچ قچی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
16
خواهم خواند
1
توضیحات
توی شهر عجیب، درست سر میدان، آرایشگاه «آقا قچ قچی» قرار داشت. آقا قچ قچی خیلی به کارش وارد بود و مردم او را خیلی دوست داشتند. تا اینکه یک روز آقا قچ قچی، «آقا خاش خاشی» را با موهای بلند و نامرتب می بیند و موهای او را همان جا در نانوایی کوتاه می کند که یک دفعه چشمش به شمشادهای کنار نانوایی می افتد، آن ها را هم کوتاه می کند؛ از آن روز به بعد آقا قچ ایرادگیر و وسواسی شده بود، می چرخید و می چرخید و هر چیزی را که فکر می کرد نامرتب است قیچی می کرد تا اینکه... .
یادداشتها
1402/12/20
4
1403/8/28
0