معرفی کتاب بلاغت تصویر اثر محمود فتوحی رودمعجنی

بلاغت تصویر

بلاغت تصویر

4.2
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

2

ناشر
سخن
شابک
9789643722159
تعداد صفحات
464
تاریخ انتشار
1398/7/16

توضیحات

        
هزار بار بشستم دهان به مشک و گلاب 
هنوز نام تو بردن دریغ می آید 

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به بلاغت تصویر

لیست‌های مرتبط به بلاغت تصویر

تکوین زبان فارسیرباعیات خیام و خیامانه های پارسیعرفان و رندی در شعر حافظ

پیشنهادی به دانشجوی ادبیات فارسی؛ مطالعاتی نظری

10 کتاب

چند نکته قبل از معرفی کتاب‌ها: ● مخاطب این پیام "دانشـ"ـجویان رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی هستند. دانشجویانی که با این رشته برخورد مستقیم داشته‌اند می‌توانند کمبودها و معضلاتش را درک کنند و آشنایی با مسائل نظری برای آن‌ها مفیدتر خواهد بود. کسانی هم که از رشتهٔ ادبیات دنبال «لذت» هستند نه «دانش»، اصلا این مسائل برایشان ایجاد نمی‌شود. ● کتاب‌ها به ترتیب مطالعه چیده شده‌اند، نه اهمیت. ● سعی کردم کتاب‌هایی را انتخاب کنم که معمولاً در صدر پیشنهادها نیستند و در سرفصل رشته هم جایی ندارند. ● تلاشم بر این بوده که از گروه‌های مختلف کتابی به‌عنوان نمونه آورده باشم؛ زبان‌شناس تاریخی، زبان‌شناس شناختی، ادیب، روشنفکر، فیلسوف، جامعه‌شناس و نظایر این‌ها. مقایسهٔ روش‌ها و مسائل این افراد موضوع جالبی است. ● مسئلهٔ من ادبیات "فارسی" است. قرار نیست با مطالعهٔ نظریاتی که مال فرهنگ و زبانی دیگر است دربارهٔ ادبیات خودمان نتیجه بگیریم. ● مهم نیست اگر بعضی فصول این کتاب‌ها را درست نفهمید. نفهمیدن هم خالی از فایده نیست. خودم یکی‌دوتا از این کتاب‌ها را با شکنجه تمام کردم؛ بعضی حرف‌ها را نمی‌فهمیدم، گاهی هم مطالب خیلی خشک بود. ● برای چندتا از این کتاب‌ها در همین بهخوان یادداشت معرفی نوشته‌ام، آن‌ها را هم می‌توانید ببینید. ● این سیر مطالعاتی چند هدف دارد؛ آشنایی با مسئله‌ها* و روش‌های مختلف در مطالعهٔ ادبیات فارسی (برای یادگیری به‌کار بستن روش درست برای هر مسئله)، بررسی مواجههٔ ادبیات ما با غرب از ابعاد گوناگون، درک چیستی و چرایی ادبیات و تکثر آن. "غایت" من هم چند چیز است؛ نشان دادن اینکه ادبیات صرفاً آن چیزی نیست که رشتهٔ دانشگاهی‌اش می‌گوید، نورافکن انداختن به بن‌بستی که رشته در آن به سر می‌برد و انداختن این فکر به سر که راهکار چیست؟ (هرچند این حرف‌ها خیلی از دهن من گنده‌تر بود، امیدوارم این فهرست کتاب اندکی از پسش بربیاید.) ● خودم دانشجوی کارشناسی‌ام و [اینجا و در این لحظه] ادعایی ندارم، من هم همکلاسی کوچکتر شما! فقط خواستم کتاب‌هایی که خودم به‌عنوان دانشجو خوانده‌ام و در شکل‌گیری ذهنیتم مؤثر بوده را هم‌رسانی کنم. *مسئله با موضوع فرق دارد. مسئله یعنی محل سؤال. سؤالات ممکن بی‌نهایتند، مهم این است که ما روی کدام سؤال دست می‌گذاریم. برای کتاب‌ها یکی‌یکی توضیح نوشته‌ام که محدودیت کاراکتر بهخوان مانع از درجش در اینجاست. در کانال تلگرامم می‌توانید بخوانید: https://t.me/Varedat_digar/874

44

یادداشت‌ها

          بلاغت ما فرسوده است. چندتا کتاب همان اوایل نوشته‌اند و پس از آن تا سال‌های سال کار بلاغیون تلخیص و شرح پیشینیان بوده‌است. به‌نظرم این کتاب توانسته از زیر سایهٔ پیشنیان دربیاید و با صورت‌بندی‌ای جدید به مسئله نگاه کند.
«جایگاه تصویر در مکاتب ادبی» یا «بلاغت‌های مکاتب ادبی» عنوان‌های شایسته‌تری از بلاغت تصویر برای کتاب هستند. مؤلف از بلاغت واحدی سخن نگفته، بلکه بلاغت تصویر را در هر مکتبی جداگانه بررسی کرده‌است. کلاسیسم، رمانتیسم، سمبولیسم، سوررئالیسم و ایماژیسم مکاتبی هستند که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده. یک فصل هم شعر بی‌تصویر را معرفی می‌کند. در ضمنِ این‌ها، از نماد، اسطوره، تمثیل، متناقض‌نمایی و... سخن می‌گوید. 
نویسنده در هر فصل از مبانی نظری و ماهیت تصویر، کارکرد تصویر و تصویر در بافت در نزد هرکدام از مکاتب بحث می‌کند. مورد اخیر، یعنی جایگاه تصویر در بافت، اهمیت ویژه‌ای دارد. در بلاغت سنتی معهود آن است که تصویر بیت منفک از کلیت شعر بررسی می‌شود.
فتوحی رویکرد تطبیقی معتدلی دارد. طابق النعل‌بالنعل نیست. شباهت‌های شعر فارسی با مکاتب ادبی غربی را بیان می‌کند، اما از تفاوت‌هایشان غافل نمی‌شود. شعرا را یکسره محدود به یک مکتب نمی‌کند. برای نمونه هم از خصلت‌های سمبولیستی مولوی می‌گوید، هم از خصایص سوررئالیستی‌اش.
کتاب صرفاً نظری نیست. مبانی نظری را توضیح می‌دهد، سپس مصداقی بررسی می‌کند. سنایی، عطار، حافظ، بیدل، سپهری، نیما و دیگران را از منظر تصویر تحلیل می‌کند.
مقایسه‌هایش به تفهیم بهتر مطلب کمک می‌کند، به‌ویژه اینکه گاهی آن‌ها را در جدول نشان داده. از آن جمله است: مقایسهٔ سبک خراسانی و هندی (ص ۱۲۷)، رمانتیسم و کلاسیسم (ص ۱۵۷)، استعاره و نماد (ص ۱۸۴) و فرق تمثیل با استعاره و با نماد (ص ۲۷٠).
پدیده‌ای در ادبیات هست که من آن را «بوطیقاپریشی» می‌نامم. یعنی منتقد با معیارهایی یک اثر را نقد کند که خارج از بوطیقا و نظام ادبی آن اثر است. مثلاً برخورد ملک‌الشعرا بهار، اخوان‌ثالث و شفیعی کدکنی با شعر سبک هندی. با معیارهای سبک خراسانی، از شعر سبک هندی انتقاد می‌کنند. غرض اینکه، فتوحی به دام بوطیقاپریشی نیفتاده و درون‌بوطیقایی هر مکتب و اثر را تحلیل کرده و این قابل تحسین است.
چند نقد به کتاب: 
مؤلف به‌خاطر علاقه‌ای که به دکتر شفیعی دارد از اشعار او زیاد شاهد می‌آورد. 
فتوحی در نقل شعر دقیق نیست. اشتباه تایپی زیاد هست در کتاب، مثلاً شعر صائب در ص ۱۲۶.
او «رند» را نماد دانسته (ص ۱۸۳) در حالی که عنصری ایماژی و خیالی در آن نیست. گویا هر عنصر تکرارشونده در متن را نماد و تصویر دانسته.
بلاغت سعدی را در صدق او می‌داند (ص ۴۲۳)، که به‌نظرم نظر محک‌نخورده‌ای است.

در مجموع، برای مطالعهٔ مکاتب ادبی در ایران و برای داشتن نگاهی تحلیلی به بلاغت، همین کتاب را پیشنهاد می‌کنم.
        

12