فرهنگ کوچک هنرپیشه
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
هنرپیشه ای که تته پته می افتد، به این دلیل است که دهانش خشک شده است، منظور من آن شناگر مبتدی است که به هنگام شنا با دست و پایش پارو می زند و موجی از آب به هوا و اطراف خود می پراند. در تئاتر هم همین طور است. کسی که نمی تواند بازی کند داد می کشد، با دست و پا زدن زمین و آسمان را می شکافد و شلاق می زند؛ از آن جا که نمی تواند احساسش را کنترل کند، نفسش می گیرد، صدایش به جیغ یا تودماغی تبدیل می شود، ریتم را از دست می دهد...کسی که روی صحنه می آید، باید همیشه این احساس را در تماشاگر برانگیزد که راحت راحت است. مفهوم حرف من این نیست که باید بی اعتنا و بی خیال بود، برعکس: همه ی رفتار و گفتار هنرپیشه باید کنترل شده، هماهنگ و متعادل باشد... خلاصه کنم: برای این که بتوانیم به حرفه ی بازیگر بودن افتخار کنیم، باید از مطالعه و مشاهده، به خصوص در تجربه، بیاموزیم؛ از دنباله روی مد روز پرهیز کنیم؛ از مسائل و مشکلات زمان خود غافل نباشیم و فرهنگ گذشته مان، طبقه بندی های ارسطویی (تراژدی در درجه اول، بعد از آن درام و کمدی و در درجه ی آخر نمایش های عروسکی و خیابانی) را، بدون آن که مجبور به قبول آن ها باشیم بشناسیم.