معرفی کتاب اسپرلوس اثر هرمان هسه مترجم پرویز داریوش

اسپرلوس

اسپرلوس

هرمان هسه و 1 نفر دیگر
3.3
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

5

شابک
0000000144084
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1371/10/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتابی که در دست دارید ترجمه یی است از متن آلمانی رمان رسهالده اثر نویسنده، شاعر، نقاش و منتقد آلمانی هرمان هسه، که روایتی است از پی آمد های پیوندی ناکام، بهانه ی عشق به فرزند، یوهان فراگوت را تسلیم روزمره گی ملال آور خانوادگی کرده است. او که هنرمندی است به نام در کلاف رنج و انزوا سردرگم شده و هنر زندگی کردن را از یاد برده و از افشای نگون بختی خود شرمسار است. در جست و جوی سازگاری با جهان راستین، به یاری دوست، سرور هستی در وجود او جان می گیرد و با تحمل درد و اندوه بسیار، جسورانه و مشتاق از کوره راه زندگی بیرون می شود و مسیر گم گشته ی خویش را باز می یابد.
      

لیست‌های مرتبط به اسپرلوس

خانواده من و بقیه حیواناتخداحافظ گاری کوپرلیدی ال

سیاهه‌ی صدتایی رمان

100 کتاب

اولا صد تا بيش‌تر شد، گفتيم صد و ده تا بشود تيمنا و تبركا، آن هم نشد! مي‌توانيد خودتان تا صد و ده را پر كنيد. ثانيا براي بعضي از كتاب‌ها كه ترجمه‌هاي متعدد داشت، ترجمه‌ي به‌تر را -به انتخابِ خودم!- برگزيدم. ثالثا نه كسي با خواندنِ رمان بي‌دين مي‌شود، نه دين‌دار، اين هر دو، كارِ آخوند است! رابعا اين‌چنين سياهه‌اي را آن‌چنان كه پيش‌تر گفته‌ام، قديم‌ها ناصرزاده‌ي عزيز به ما -به دوستانم و نه به من!- پيش‌نهاد كرده بود، اما از آن‌جا كه سياهه‌ي وي را نيافتم، سياهه‌ي خود را نوشتم، كه يحتمل حذف و اضافاتي دارد. خامسا شايد بعضي از رمان‌هاي تازه منتشر شده مثلِ "سورِ بز" از دستم در رفته باشند، اما از آن‌طرفِ قضيه شايد بعضي از رمان‌هاي قديمي را نيز فراموش كرده باشم، مثلِ "هكلبري فين" يا "تام ساير". اين به آن در. سادسا در اين سياهه‌ي رمان، كتاب‌هايي وجود دارند كه اصالتا رمان نيستند، مثلِ "هفت روزِ آخر" رضا بايرامي. سابعا اگر پنج دقيقه‌ي ديگر به من وقت مي‌دادند، نامِ بيست رمانِ ديگر را اضافه مي‌كردم، و يحتمل نامِ ده كتاب را نيز حذف. اما به هر رو شما مي‌توانيد مطمئن باشيد كه از اين صد و اندي، دستِ كم پنجاه تا را بايد (حتا در دورانِ سپري‌شده‌ي بايدها و نبايدها!) بايد خواند... ثامناً -كه خيلي سخت است- همان هشتماً! بعضي از جاهاي خالي را كه بدجوري توي ذوق مي‌زد با توضيحاتي بي‌ربط پر كرده‌ام. ترتيب هم كاملا تصادفي است. تاسعاً اين قلم آن‌قدر از استعداد و فروتنيِ توامان برخوردار مي‌باشد كه كارهاي خودش را در اين سياهه نياورده باشد. منتقدانِ گرامي بي‌جهت دنبال‌شان نگردند!!! رضا امیرخانی، اردیبهشت 1397 *هشت‌تایش اینجا جا نشد: سنگ صبور (صادق چوبک)، بارون درخت نشین (ایتالو کالوینو)، سنگ‌اندازان غارِ کبود (داوود غفارزادگان)، روی ماه خداوند را ببوس (مصطفا مستور)، مرغان شاخسار طرب (کالین مک کالوی)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، مجمع الجزایر گولاک (الکساندر سولژنیتسین)، مسخ و درباره‌ی سمخ (کافکا و ناباکوف).

116

یادداشت‌ها

          «رسهالده» Rosshalde که در این کتاب «نام یک ملک وسیع با قصر اربابی و دیگر مخلفات آن است» با نظر مترجم به فرهنگ معین، به «اسپرلوس» به‌معنی «کوشک» ترجمه شده.

این کتاب در ۱۸ فصل داستان زندگی نقاشی به نام «یوهان فراگوت» رو روایت می‌کنه از زمانی که این ملک -یعنی اسپرلوس- رو خریده و با خانواده‌اش در اون ساکن شده و داستان حول محور وقایعیه که بر ساکنین این ملک و در این بنا می‌گذره.

داستان غمگینیه. داستان آدمایی که از هم جدا افتادن، تنهایی‌ای که در کنار هم تحمل می‌کنن، از دست‌دادن‌ها و جداشدن‌ها. 

کتابی که من خوندم چاپ دوم این کتابه؛ یعنی سال ۱۳۷۸.‌ در ترجمۀ کتاب از افعال و بعضاً کلمات قدیمی‌ای استفاده شده که شاید حالا کاربرد چندانی توسط عموم مردم نداشته باشن؛ بنابراین مطالعه و فهم اون رو یه جاهایی با مشکل روبه‌رو می‌کنه. بعضی جملات اصلا معنای روشنی نداشتن که این ممکنه به ترجمه برگرده و من نمی‌دونم توی ویرایش جدید این کتاب ممکنه چقدر این موارد بهبود پیدا کرده باشه. با این‌ وجود میشه گفت در کل کتاب جذاب و روانی بود.

اینم یکی دیگه از کتابای هرمان هسه بود که باز برای منی که علاقه‌مند به آثارش هستم خوندنش خالی از لطف نبود ولی شما رو نمی‌دونم.
        

0