تعطیلات زورکی
در حال خواندن
0
خواندهام
14
خواهم خواند
0
توضیحات
بعد از دوازده ساعت با رودریک در یک اتاق بودن،دلم میخواهد خودم را به پلیس معرفی کنم چون برای من هیچ تنبیهی بزرگتر از این نیست. گرگ هفلی توی دردسر بزرگی افتاده است.اموال مدرسه آسیب دیده و پای پلیس به مدرسه کشانده شده و گرگ متهم اصلی ماجراست.فقط یک برف و بوران حسابی گرگ را نجات میدهد.مدرسه تعطیل میشود و گرگ با خانواده اش در خانه حبس میشوند. و برای گرگ چه تنبیهی بزرگ تر از این؟
یادداشتها