معرفی کتاب حمایت از هیچ اثر هارتموت لانگه مترجم محمود حسینی زاد

حمایت از هیچ

حمایت از هیچ

هارتموت لانگه و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

7

ناشر
قطره
شابک
9786001192289
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1391/12/15

توضیحات

        در این مجموعه داستان تکان دهننده و نامعلول هارتموت لانگه، یکی از بزرگترین داستان نویسان معاصرآلمان، درون مایه ی غیبت، سایه ی خود را بر تمام داستان ها انداخته است. در داستان پلاکارد، مدیر آلمانی یک بانک، هم چنان که در پارکی در وین قدم می زند، نامش را به فهرست گم شده ها اضافه می کند، و بدین ترتیب، خروج خودش را از زندگی ملالت بارش رقم می زند و هنگامی که سوار قطاری به مقصد ونیز می شود، با بیگانه ای با شولا و سرپوش ملاقات می کند. مستأجر جدید، با آمد و رفت های اسرارآمیزش، ذهن مدیره ی پیر ساختمان را تسخیر می کند و در حمایت از هیچ، بیماری پسری بااستعداد، و ضعف خانواده در برقراری ارتباط با او، به اوج هولناکی می رسد.
      

یادداشت‌ها

deleted acc

deleted acc

1402/3/4

          کتاب از سه داستان کوتاه تشکیل شده که هر یک از شخصیت ها به نوعی با پوچی مواجه میشن از دیدگاه هارتموت لانگه ما در عصر نیهلیسم هستیم و در این داستان ها ما از پوچی زندگی فرار نمی کنیم بلکه  تلاش‌می کنیم از وحشت در برابر نیستی چیز معناداری بسازیم .
من شروع داستان اول،پلاکارد، رو خیلی دوست داشتم.
هینگر ،کارمند بانک در نزدیکی هتل خودش پوستر اسامی گم شده ها رو ،روی دیوار میبینه و بدون اینکه خودش بدونه چرا اسم خودش رو به لیست اضافه میکنه و به نوعی از زندگی ،پوچی و روزمرگی ای که دچارش شده بود فرار می کنه و سفر ادیسه گونه خودش رو آغاز میکنه و در نهایت دوباره به زادگاهش بر می گرده.

اسم داستان دوم حمایت از هیچ هست، آنتونیو پسری که مایه افتخار خانواده ،درسخوان و خوشتیپ هست ،یک روز صبح لیوان قهوه در دستش لغزید و بعد با موتورش به دیوار خونه برخورد کرد و وقتی امتحاناتش رو با موفقیت پشت سرگذاشت خانواده اش به عنوان پاداش براش یک موتور نو خریدند و اون دوباره با دیوار برخورد کرد،ناراحتی و ترس فروپاشیدن همه چیز وجود داره ،خواننده میدونه اتفاقی در راه هست و نیستی قراره در قلب این خانواده راه پیدا کنه و اتفاقی که میفته خیلی جذابه خانواده به عنوان نهادی سخت گیر این دفعه از نیستی فرزندشون حمایت میکنن و کمک میکنن این نیستی زودتر رخ بده و پایان داستان ،نحوه حمایت کردن خانواده از هیچ و مواجه هستی با نیستی و پذیرشش توی این داستان خیلی زیبا پرداخت شده .
و در داستان آخر به نام مستاجر جدید، فراو لمان ،خانم میانسالی که مسئولیت اداره یک آپارتمان رو داره ،باید با عادت های آزاردهنده مستاجر جدید دست و پنجه نرم کنه ،خانم لمان مدام سعی میکنه قوانین رو به مرد مستاجر تفهمیم کنه ،تا اینکه یک روز مستاجر جدید با دسته گلی جلوی در خونه اش ظاهر میشه و بابت مزاحمت ها معذرت میخواد،مستاجر به کانون وجودی خانم لمان تبدیل میشه و وقتی مستاجر ناگهان ناپدید میشه ارتباط خانم لمان با واقعیت گسسته میشه و صحنه انتهایی داستان وقتی خانم لمان‌متوجه قطع شدن صدای ویولن نواختن مستاجر میشه و بهش میگن مستاجر از اینجا رفته اما خانم لمان مستاجر رو در اتاق خودش میبینه و میگه چه خوب که دوباره آمدید،این گسستن از واقعیت،نیستی ای که از نبود یک هستی به وجود اومده  خیلی قشنگ بود.
 خانم لمان و آقای هنینگر کاملاً متعهد به این دنیا به نظر می رسن، زندگی منظم آنها به طور غیر منتظره ای متزلزل می شود و شکاف عمیقی بر جای می گذارد. لانگ می‌گوید: روزمرگی امر غیرعادی است.
توی هر سه داستان ها شاهد به هم ریختن روزمرگی و نظم زندگی هستیم،و اشاره ای هم به فلسفه هایدگر داره که در وجود همه ما چیزی ناسازگار هست ،حتی اگر اون رو ندونیم. 
مردم متوجه میشن که زندگی ساختار یافته و منطقی ای داشتند و به یکباره همه چیز از بین می ره  ،چون در وجود همه ما چیزی ناسازگار هست.
        

1