مدرسه زیبایی کابل

مدرسه زیبایی کابل

مدرسه زیبایی کابل

دبورا رودریگز و 2 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

6

ناشر
نگاه
شابک
9786003767478
تعداد صفحات
368
تاریخ انتشار
1398/10/23

توضیحات

        :آن هنگام که ((انسان غربی)) در دل جامعه ای شرقی سکنا می گزیند، جهان شرق در ذهنش چه معنایی می تواند داشته باشد ؟ نویسنده مدرسه زیبایی کابل زنی است آرایشگر که ضمن آرایش و آموزش زنان افغان، از نحوه زیست و خوشی و ناخوشی های ما شرقی ها سخن می گوید. گرچه نویسنده ای که از قلب فرهنگی متفاوت پا به افغانستان گذاشته، هرگز نمی تواند از درون به فرهنگ میزبان نگاه کند، ولی شرح او از مصائب و سختی های جامعه افغانستان، دریچه ای است از بیرون که می تواند ما را با نحوه نگرش و جهان بینی ((آنها)) آشنا سازد.
      

یادداشت‌ها

          انگیزه تمام کردن آن برای من آشنایی با فرهنگ افغانستان به خصوص از دیدگاه انسانی که از غرب آمده است بود
اتفاقات و فرهنگ هایی که امروزه برای ما عجیب و بیشتر غم انگیز در افغانستان به خصوص راجع به زنان که شاید چندین سال پیش بعضاً در ایرانِ خودمان هم بود و حتی الان در بعضی مناطق(که امیدوارم دیگر نباشد مانند کودک همسری و...) از دیدگاه زنی غربی که در همه امور آزاد است و اختیار دارد بسیار غم انگیز است
حال او تصمیم می گیرد به زنان افغان با آموزش حرفه ای در زمینه استقلال آنها کمک کند در جامعه ای با سخت گیری های پدر و شوهر و در این بین شاهد داستان های غم انگیز زندگی زنان و دختران افغانستانی می شود و قلبش به درد میاید و قلب منِ خواننده نیز...
در ادامه داستان اتفاقات مختلفی که این خانوم آمریکایی تجربه می کنه جالبه به علاوه اینکه ایشون ازدواج با همسری افغانستانی با زبان و فرهنگی متفاوت می کند.
دو دلیل من برای خواندن کتاب:
۱-فرهنگ نسبتا نزدیک افغانستان به ایران که باعث می شد خیلی اتفاقاتی ک افتاده را بهتر متوجه شوم.
۲- زندگی یک خانوم آمریکایی در افغانستان با آن مشکلات امنیتی و فرهنگی و ... برای آموزش دادن زنان افغانستانی به جهت رسیدن به استقلال و کاهش مشکلات زندگیشون.

بخش هایی از ترجمه را دوست نداشتم اما روان و قابل فهم بود.

در نهایت امیدوارم روزی برسد که در هیچ جای جهان شاهد ظلم درباره زنان نباشیم و زنان آزاده و مستقل به اهداف خودشان برسند.
        

59