معرفی کتاب نامه های ایرانی اثر شارل لوثی دوسکوندن منتسکیو مترجم محمد مجلسی کتابعمومیداستانفرانسه نامه های ایرانی شارل لوثی دوسکوندن منتسکیو و 2 نفر دیگر 4.0 2 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 2 خواندهام 7 خواهم خواند 5 خرید از کتابفروشیها ناشر دنیای نو شابک 9789641720096 تعداد صفحات 498 تاریخ انتشار 1399/8/11 توضیحات کتاب نامه های ایرانی، ویراستار علی کاتبی. ادبیات داستانی ادبیات کلاسیک داستان سیاسی داستان فلسفی دهه 1720 میلادی رمان یادداشتها محبوبترین جدیدترین طیبه اژه ای 1402/3/30 شاید حکمت آن بوده که انسانها جان بسپارند و حماقتهایشان در دوران گذرای عمر فراموش شود، اما کتابها بمانند و جاویدان شوند و با این حساب یک آدم احمق باید خوشحال باشد که بعد از مرگ اثری از حماقتهای او باقی نخواهد ماند و عجیب آن است که بعضی از این احمقها نمیخواهند فراموش شوند. و اصرار دارند که کتابی بنویسند و نسلهای آینده را هم با شرح حماقتهای خود عذاب بدهند، تا آنها هم بدانند که چنین احمقهایی پیش از آنها زندگی میکردهاند (نامهی 66) 0 0 هومن 1403/7/2 روزی به خانهای رفته بودم که جمعی از هر دسته و هر صنف در آن جا گرد آمده بودند، و در گوشهای چند پیرزن، که پیدا بود برای زیبا ساختن خود زحمت بیهوده و بسیار کشیده بودند، با هم گفتگو میکردند. یکی از آنها میگفت:«مردهای امروزی با مردهایی که ما در جوانی دیده بودیم فرق دارند. در آن روزگار مردها با ادب بودند و مهربان و خوشاخلاق. اما مردهای امروزی خشن هستند و تندخو.» مرد سالمندی هم، که پیدا بود به بیماری نقرس مبتلاست، میگفت:«همه چیز عوض شده است. دیگر هیچ چیز به شکل آن روزها نیست. چهل سال پیش همه سالم بودند و خوش و خندان. آن روزها همه در این فکر بودند که خوش باشند و برقصند و تفریح کنند. اما حالا همه دردمند هستند و غم و غصه میخورند.» و یک مرد روحانی که به سخنان او گوش میداد، گفت:«آقا آن سالها گذشت، چه دوران اعجازآمیزی بود. آن پادشاه شکستناپذیر بر تخت نشسته بود.»... به نظر میآید که قضاوتهای ما بیشتر جنبه شخصی دارد، و همهچیز به احساسات و اعتقادات ما باز میگردد. تعجبی ندارد که سیاهپوستها شیطان را موجودی سفیدرنگ و نورانی میدانند و خدایان آنها از زغال سیاهترند. ونوسهای بعضی از اقوام پستانهای بزرگی دارند که تا روی زانوانشان آویزان شده است. و همه بتپرستان به بتهای خود چهره انسانی میبخشند؛ آدمیان، روی کره زمین_که در برابر عظمت خلقت، ذرهای بیش نیست_زندگی میکنند؛ و خدای خود را با آن همه عظمت، با اندیشههای ناچیز خود، با نمونههایی که در ذهن دارند، به نظر میآورند. از پاریس - ۱۴ صفر ۱۷۱۴ [میلادی https://hooman.bio.link/ 0 0