مگره و شاهدان گریزان

مگره و شاهدان گریزان

مگره و شاهدان گریزان

ژرژ سیمنون و 1 نفر دیگر
3.8
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

3

ناشر
هرمس
شابک
9789643638597
تعداد صفحات
154
تاریخ انتشار
1394/3/23

توضیحات

        
چترت را که فراموش نکردی؟
نه 
در دیگر داشت پشت سر مگره بسته میشد.مگره رو کرده بود سمت پله ها 
شالگردنت را هم بردار 
مادام مگره با عجله رفت شال گردن را بیاورد.تصورش را هم نمیکرد همین چند کلمه ساده چقدر روی همسرش تاثیر میگذارد و ناراحتش میکند.
هنوز پاییز بود-سوم نوامبر-و هوا هنوز خیلی سرد نشده بود ولی آسمان بدجور گرفته بود و باران می بارید از آن رگبارهای بی وقفه که در مقایسه با بارانهای معمولی آن هم باران های اول صبح سیل آسا تر بود.

      

یادداشت‌ها

نعیمک

نعیمک

7 روز پیش

          مگره برخلاف دیگر هم‌تایان مشهورش شلوغ‌بازی ندارد. در روند داستان ما هم مثل او با آدم‌ها حرف می‌زنیم و کوچه‌ها را گز می‌کنیم تا بفهمیم ماجرا از چه قرار است. برخلاف برخی آثار کارآگاهی دیگر که نویسنده (و کارآگاهش) همه چیز را می‌دانند و انگار ما را الکی وارد یک بازی موش و گربه می‌کنند. 
مگره با آدم‌ها خیلی خاکی برخورد می‌کند. از آن‌ها بدش می‌آید یا خوشش می‌آید. گاهی گولشان می‌زند و گاهی هم‌دردی می‌کند. برای همین آدم‌ها شخصیت هستند و نه فقط یک سری کاراکتر برای پیش‌برد داستان. 
در این داستان مگره سال‌های پایانی خدمتش را سپری می‌کند و این تلخی در سرتاسر کتاب هست. این که او هم بازنشسته می‌شود و آدم‌های دیگری جای او را خواهند گرفت. داستان پیچیده است اما نویسنده با چیره‌دستی کاری سهل و ممتنع می‌کند. ماجرا و سرنخ‌ها را نمی‌پیچاند. همه چیز را با گشاده‌دستی در اختیار ما (مگره) قرار می‌دهد و قرار نیست گولمان بزند که بتواند آخر داستان برگ برنده‌ای رو کند. برای همین نوعی کشف ماجرا در ما هم هست.
        

1