نویسنده در کتاب، به نقد و بررسی روایت شناسانه سه رمان "ویلیام فاکنر"، یعنی " :خشم و هیاهو"، "روشنایی در ماه اوت "و "هنگامی که می میرم"، اهتمام  نموده است .در آغاز کتاب، شرح کوتاهی از زندگی "ویلیام فاکنر "آمده است .و  در انتها نیز مصاحبه ای با "فاکنر "در خصوص نویسندگی، و پاره ای از مختصات آثار،  و ویژگی برخی شخصیت های داستانی او به چاپ رسیده همچنین متن سخنرانی "ویلیام  فاکنر "به هنگام دریافت جایزه نوبل ادبیات، آورده شده است .در نقد و بررسی  سه اثر یاد شده، نوشته هایی از این دست در کتاب آمده است ..." :خصوصیت تکنیکی  برجسته خشم و هیاهو استفادهاز چهار دیداه مختلف، در روایت فروپاشی خانواده  کامپسون (Compson)است .این تکنیک خاص، بدیهی است که ارمغان بزرگی برای فاکنر  به همراه داشته ;چنان که اشاره متعدد او به آن، در چند سال اخیر، گواه این  نکته است ...در روشنایی ماه اوت، تقریبا همه شخصیت های از مردم ساده و عادی  انتخاب شده اند و بیش تر آنها اخلاقیات پیوریتانی (Purtan ethic)را به نمایش  می گذارند .آنها با طبیعت تعارض دارند و برخی از آنها در جدال با طبیعت، تغییر  شکل و مرام داده اند .البته مضمون دور شدن انسان از طبیعت، یکی از چندین  مضمون فانر است که در روشنایی در ماه اوت، خودنمایی می کند ...یکی از مضامن  اصلی در هنگامی که می میرم و شاید هم مضمون اصلی، ماهیت حرکت قهرمانی است  با تاکید بر آن چه بدان دامن می زند و توجه به عوامل متعددی که مانع آن می شود ; از جمله منطق معمول، خودخواهی و بزدلی و همچنین خودآگاهی رمانتیک ...دغدغه  اصلی فاکنر، در تمام آثارش این است که انسان ها چگونه می توانید مصیبت ها را  تحمل کنند، جسارت به خرج دهند و به هدفی نایل آیند ."...