معرفی کتاب مجلس تقلید رام کردن زن سرکش بر اساس نمایشنامه ای از ویلیام شکسپیر اثر داود فتحعلی بیگی

مجلس تقلید رام کردن زن سرکش بر اساس نمایشنامه ای از ویلیام شکسپیر

مجلس تقلید رام کردن زن سرکش بر اساس نمایشنامه ای از ویلیام شکسپیر

4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

2

شابک
9786002532947
تعداد صفحات
138
تاریخ انتشار
1396/7/1

توضیحات

        ، تخت و خنجر، انسانم آرزوست، مبارک و خاتون پرده نشین، عناوین(بازی نامه ای بر اساس نمایشنامه ویلیام شکسپیر)رام کردن زن سرکش نمایشنامه های سیاه بازی داود فتحعلی بیگی در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه است.این متون نمایشی در سال های گذشته به کارگردانی داود فتحعلی بیگی به روی صحنه رفته بود و اکنون به صورت مکتوب منتشر شده اند. در انتهای هر نمایشنامه، تصاویری از نمایش های اجرا شده نیز آمده است.در سیاه بازی ها معمولاً دو تیپ حضور داشتند: یکی «حاجی» یا حاکم و دیگری سیاه که «مبارک» نام داشت و نوکر بود. در این نمایش، سیاه، نماد مردم زجرکشیده و حاجی، تجلی اندیشه و حکومت وقت محسوب می شد. تمام لطف سیاه بازی به شخصیت سیاه بامزه ای است که با دست انداختن ارباب و اطرافیانش خنده را به لب های مردم می نشاند. سیاهی که با شیرین کاری ها و شوخی های خود نقدی هم بر اوضاع جامعه می زند؛ بدیهه سازی و بدیهه سرایی محور اصلی این نوع نمایشنامه محسوب می شده و رقص و آواز نیز در آن وجود داشته است.داود فتحعلی بیگی (1329) فارغ التحصیل رشتة تئاتر از دانشکدة هنرهای زیبا و از پایه گذاران گروه نمایشی تماشاست. از وی علاوه بر اجراهای نمایشی تعزیه و سیاه بازی و… کتاب هایی هم در زمینة نمایش های سنتی ایرانی منتشر شده است؛ از جمله: دفتر تعزیه 1و2 (با همکاری هاشم فیاض)، دفتر تعزیه 3 (با همکاری محمدحسین ناصربخت) و مشکین نامه (با همکاری مرشد ترابی).
      

یادداشت‌ها

شکسپیر ایر
          شکسپیر ایرانی 

داوود فتحعلی بیگی رو شاید کمتر کسی به عنوان نویسنده بشناسه ولی در فیلم و سریال های معمول تلوزیون گاها بازی کرده و از اون دست هنرمندانی یه که آدم به چهره میشناسدش و وقتی ببینیش میگی " عه ، این ".

این هنرمندا معمولا مظلومند به خاطر این که واقعا هنرمندند اما زیاد شناخته شده نیستند. البته که منظورم از شناخته بودن ، بین‌ عوام الناس کوچه و خیابونه وگرنه بین اهالی تئاتر ، فتحعلی بیگی از شناخته شده هاست .

شناخته شده به دلیل کارهای زیادی که کارگردانی کرده و مخصوصا تحقیق ها و متن هایی که درباره تئاتر و روحوضی و تعزیه نوشته و همچنین به خاطر اینکه گروه تئاتری فعالی با بچه های با استعداد تئاتری هم داره. 

جناب فتحعلی بیگی در متن حاضر یک کاری کرده که مشابه اون رو شاید بشه در آثار زیبای کوروساوا یعنی آشوب و سریر خون ببینیم و در حوزه ادبیات هم اثر زیبای یوجین اونیل یعنی " عزا برازنده الکتراست ".

کمتر کسی در ایران و در حوزه سینما و تلوزیون و ادبیات به سراغ اقتباس از آثار بزرگ ادبی جهان میره. وقتی هم میره اینقد متن اصلی رو نمیشناسند یا یه جوری ازش اقتباس می کنند که اثر رو به قتل می‌رسونند و مخاطب رو بیشتر گیج می کنند. 
یکی از ضعف های بزرگ ما در حوزه هنر ، همین عدم اقتباس درست و صحیح از آثار بزرگ جهان و حتی ایرانه.
دلیل اصلی ش هم عدم مطالعه ست. نویسندگان و کارگردانان سینمای ما مطالعه ندارند و داستان های خوب جهان رو نمی‌شناسند وگرنه امروز وضعیت سینما و تلوزیون ما این نبود. 

اگر مطالعه کنند و بخونند ، می تونند از ظرفیت های ادبی آثار جهان و ایران استفاده کنند. این همه داستان و قصه خوب وجود داره و کسی سراغشون نمیره. 

حالا جناب فتحعلی بیگی یک کار جذاب کرده . ایشون شکسپیر رو میشناسه و میدونه که چقد نویسنده خوب و درجه یکی یه و دست گذاشته روی یکی از کمدی های معروف شکسپیر یعنی " رام کردن زن سرکش ". 

با شناختی که از تئاتر روحوضی و سیاه بازی داره ( در یک پست به طور کامل به معرفی این سبک نمایشی سنتی ایرانی پرداختم که می تونید در پیج من در بهخوان پیدا کنید و بخونید ) ، دست به یک کار خلاقانه زده و متن شکسپیر رو به صورت سیاه بازی در فرهنگ ایرانی " باز آفرینی " کرده که نتیجه ش شده یک متن کاملا ایرانی ولی با رنگ و بوی اثر شکسپیر.

طبیعتا غایت یک اقتباس هنری همینه.  اقتباس کننده باید بتونه اثر اصلی رو در یک فرهنگ یا مدیوم دیگه بازآفرینی بکنه و یک چیز جدید بسازه با روح اثر اصلی که جناب فتحعلی بیگی در این کار موفق بوده . 

در نتیجه این کار خلاقانه ، ما با یک اثر خوب طرف هستیم.  ما ایرانی ها معمولا نمایشنامه نویس های خوبی نیستیم و کارهایی که نوشتیم غیر از چند اثر از بیضایی و تا حدودی رادی و چند اثر از چند نفر دیگه مثل یعقوبی و امجد و یثربی و... دیگه اثر شاخصی نداریم و همین آثار هم در مقایسه با آثار شایسته جهان خیلی تاب رقابت رو ندارند اما هر از گاهی هنرمندانی می تونند دست به خلق آثار خوبی مثل همین اثر بزنند. 

اقتباس حاضر اثر خوبیه ، مثل اقتباس ها و ترجمه های دوره قاجار نیست که فقط اسم مکان ها و اسم آدم ها رو عوض می کردند و پاش می‌نوشتند " مجلس به تربیت آوردن دختر تندخوی " ، بلکه کاملا اثری ایرانی خلق شده.

در آخر توصیه می کنم این اقتباس جالب رو بخونید و لذت ببرید.
        

25