این کتاب یک سری اطلاعات خوب در مورد زندگی و اتفاقاتی که برای «ادواردو آنیلی» (Edoardo Agnelli) روی داده است به ما می‌دهد.
ادواردو آنیلی چه کسی بوده و چه کاری انجام داده است که اینقدر به او بها داده‌اند؟ چرا مرحوم فخرالدین حجازی او را «هدیه‌ی مسیح» به محمد صلی الله علیه و آله نامیده است؟
ادواردو، تنها پسر جیووانی آنیلی، سرمایه‌دار بزرگ ایتالیا، و به نوعی مولتی میلیاردر ایتالیاست.
«خاندان آنیلی بیش از یک قرن پیش، کارخانه فیات را تأسیس کرده‌اند و فرزندان این خاندان، مالکیت و مدیریت آن را از آن خود می‌دانند. اما این تنها گوشه‌ای از ثروت بی‌شمار و رویایی این خاندان است. آن‌ها شرکت‌های بزرگ خودروسازی چون فراری، لامبورگینی، آلفارومئو، ایوکو و ... و باشگاه فوتبال یوونتوس، روزنامه‌های لاستامپا و کوریره‌دلاسرا را در تملک خود دارند و چندین شرکت راه و ساختمان، هلی‌کوپتر سازی، پزشکی، مد و طراحی لباس و چندین بانک و موسسه بیمه و ... نیز وجود دارند که یا متعلق به این خانواده‌اند و یا آنیلی‌ها از سهامداران اصلی آن هستند.»
ثروتی که خیلی از انسان‌ها آرزوی داشتن آن را دارند. و اگر آن را به دست بیاورند، هرکاری می‌کنند تا آن را حفظ کنند. ولی ادواردو به جای آنکه فوت و فن حفظ و نگه‌داری و توسعه‌ی این ثروت را یاد بگیرد، روی به دانش ادیان می‌آورد و در مورد ادیان مختلف تحقیق می‌کند.
او از پدری مسیحی و مادری یهودی به دنیا آمده است. مسلماً در مورد این دو دین چیزهایی می‌دانسته و پدر و مادرش هر کدام دین خود را به او یاد داده‌اند. علاوه بر این دو دین، او طی سفرهای متعدد به هند، آفریقا و دیگر سرزمین‌های شرقی با مکاتب و مذاهب بسیاری آشنا می‌شود. ولی وقتی در کتابخانه دانشگاه پرینستون آمریکا، کتاب The Holy Quran را کنجکاوانه ورق می‌زند و با خواندن «آری، کسانی که خود را تسلیم خدا کنند و نیکوکار باشند، پاداش آن‌ها نزد پروردگارشان ثابت است؛ نه ترسی بر آن‌هاست و نه غمگین می‌شوند. (بقره / 112)» متوجه متفاوت بودن این کتاب و این مکتب با سایر مکتب‌ها می‌شود.
اینگونه او با مطالعه و تحقیق، و بر اساس عقل و نیروی فطری خود، دین اسلام را بر می‌گزیند و مسلمان می‌شود. او پس از دیدار با آقای «قدیری ابیانه» شیعه می‌شود. نام خود را که بعد از مسلمان شدن «هشام عزیز»‌ گذاشته بود به پیشنهاد «مرحوم فخرالدین حجازی» به «مهدی» تغییر می‌دهد.
مسلماً‌ این تغییر عقیده و انتخاب دین اسلام به مزاج پدر و مادرش و اطرافیان او خوش نمی‌آید. آن‌ها از هیچ کاری برای منحرف کردن او از این تصمیم و عقیده دریغ نکردند. روابط او را محدود کرده و حتی او را تهدید به محرومیت از ارث کردند. ولی او همچنان به عقاید خود پایبند بود.
این‌ها مقدمه‌ای بود تا به این قسمت که برایم مهم است برسم:
چگونه می‌شود فردی جوان که وارث ثروتی عظیم است به دور از تمامی تعلقات و لذایذ و امکانات به بررسی ادیان می‌پردازد؟
چگونه می‌شود که در بین همه ادیان و مذهب‌ها، ‌اسلام را قبول می‌کند و شیعه می‌شود و نام «مهدی» را بر‌می‌گزیند. و حتی کوشش می‌کند تا اطرافیان خویش را نیز با این مکتب آشنا کند؟
چگونه می‌شود که ادواردو و پسر عمویش «جیووانی اومبرتو» به صورت مشکوک می‌میرند و ثروت عظیم خانواه‌ی بزرگ آنیلی که کاتولیک بودند،‌ به «جان لاپو الکان» خواهرزاده‌ی یهودی ادواردو منتقل می‌شود؟ (خارج شدن این ثروت از دست مسیحیان و تعلق گرفتن آن به یهودیان)
چگونه می‌شود که وقتی ادواردو اینقدر مشتاق مبانی اسلام بوده و از تعالیم آن بهره می‌برده دست به خودکشی بزند؟ (چرا که خودکشی در اسلام حرام است و انجام آن جزء گناهان محسوب می‌شود)
چرا پیگیری مرگ ادواردو متوقف می‌شود؟
«چگونه در کشوری که اگر سگ یا گربه‌ای بمیرد، بررسی‌های دقیق پزشکی در مورد آن انجام می‌شود، جسد فرزند سناتور آنیلی، بزرگترین سرمایه‌دار ایتالیایی، با این همه اهمال در پرونده‌ی تحقیقات، به راحتی و بی سر و صدا به خاک سپرده شد؟!»
چرا با گروه ایرانی که قصد داشتند تا مستندی درباره‌ی ادواردو بسازند همکاری نشد؛ ‌بلکه به هر طریق ممکن سعی در جلوگیری این حرکت را داشتند؟
چرا نمی‌خواستند مستند ادواردو از تلویزیون ایران پخش شود؟
چگونه می‌شود که جسد دوست ادواردو، «لوکا گائیتانی لاوا تللی» پسر مسلمان و شیعه شده سلطان شراب ایتالیا،‌ در رودخانه رم پیدا می‌شود؟
و بسیاری چراهای دیگر که می‌توان با بررسی آن‌ها به نتایج جالبی رسید.
امید است که همه‌ی ما بتوانیم به حقیقتی که ادواردو با فدا کردن جان خویش و آن ثروت عظیم و رویایی به آن رسیده بود، برسیم. ان شاء اللّه.

امین پازوکی
        

          در مورد این شهید بزرگوار خیلی شنیدم و خیلی به ایشون علاقه دارم
خدا هرکه را که بخواهد هدایت میکند
و کسی را که خدا هدایت کرده هیچکس نمیتواند گمراه کند
در دنیایی که خیلیها بخاطر مسائل دنیوی هر کاری میکنن شهید آنیلی در بیست سالگی اونهمه ثروت افسانه ای رو رها میکنه و در راه اسلام به شهادت میرسه
کاش میشد فیلمی در موردشون ساخت