معرفی کتاب وصیت و صبحانه: دومین دفتر غزل ها 1388 تا 1392 اثر حسین صفا کتابعمومیادبیاتشعرشعر ایران وصیت و صبحانه: دومین دفتر غزل ها 1388 تا 1392 حسین صفا 4.2 11 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 20 خواهم خواند 3 خرید از کتابفروشیها ناشر نیماژ شابک 9786003670631 تعداد صفحات 112 تاریخ انتشار 1396/12/17 نسخههای دیگر نشر شانی توضیحات عشق من! روز خواستگاری که سینی از دست دخترم افتاد یاد آن روز تلخ افتادم که هوای تو در سرم افتاد یادداشتها محبوبترین جدیدترین motahare ghaderi 1401/10/19 چقده خوب بود. اصن نمی تونم از فکرش بیام بیرون.تو کمتر از یه ساعت کلشو خوندم بعد که تموم شد ،رفتم از اول شروعش کردم... "سر به زیر نیاز مندی ها مثلاً روزنامه می خواندی خوانده بودند جمله ی کلمات سطرهای نیازمندت را روز و شب در پی تو می گشتند همه سلول های غمگینم تا نشان از تو یافتم، دیدم که عوض کرده اند بندت را طعنه های تو زخم زالوها نیش زنبورهای کندوها منِ بدبخت،مثل هالوها نوش جان می کنم گزندت را چه هوس ها که می زند به سرت از دغل دوستان دور و برت من به تلخی نگاه می کنم و مگسان می خورند قندت را و به تحقیق می توان فهمید هیچ کس جز تو دلپسندت نیست از محالات ممکن است اینکه بپسندت کسی پسندت را می برندم به خوابِ دیدن تو می برندم به خاک ریختنت روی گوری که سرنوشت من است دوزخا!گور من بهشت من است" 0 5 رضا 📚 1403/1/5 ما بناهای محکمی بودیم بولدزرها خرابمان کردند بعد از آن هر خرابه ای ما را با خودش اشتباه می گیرد 1 3 مریم پیروی 1403/12/7 ابتدای کتاب، نوشتهای یادگاری از یکی از دوستان قدیمم هست. تاریخی که در انتهای یادداشتش نوشته است، تولدم در سال ۹۸ را نشان میدهد. ۷ مهر ۹۸. زمانی که همه چیز فرق داشت و شاید بسیار بهتر بود. زمانی که این حجم از زخم در قلبم و این همه جای خالی درونم نبود. زمانی که همین کتاب را پشت نیمکتهای دبیرستان با دوستی که حالا دشمنم شده است، میخواندیم و کیف میکردیم. زمانی که هنوز با واقعیتهای تلخ زندگی مواجه نشده بودم. زمانی که هنوز تنم کنکور کثیف را لمس نکرده بود و غرق در المپیاد بود. هر کتاب برایم خاطرهایست که در کتابخانهام میچینم. اما این کتاب، چیزی فراتر از خاطره بود. چیزی شبیه به حسرت... چیزی شبیه به بغض... . 0 0