معرفی کتاب ادبیات علیه استبداد: پاسترناک و ژیواگو اثر پیتر فین مترجم بیژن اشتری

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
7
خواهم خواند
11
توضیحات
تابی مسحور کننده که همراه یک رمان مهیج ادبی خوانده می شود.یک اثر پژوهشی ژرف... مشابه آثار جاسوسی جان لوکاره ...کتابی فوق العاده درباره ی ماهیت نبوغ، قدرت بالقوه ی رمان، و داستان پیروزی ادبیات بر استبداد...کتابی خوشخوان با تصویری بی کم و کاست از ملتی که وحشت و بی خردی برآن حکم می راند...نویسندگان به طرز قانع کننده ای شرح داده اند که چگونه جنجال های ناشی از انتشار تنها یک کتاب (دکتر ژیواگو) علاوه بر تاثیر بر نویسنده، خانواده و دوستناش توازن قدرت در جهان را طی دوره ای بحرانی برهم زد.
پستهای مرتبط به ادبیات علیه استبداد: پاسترناک و ژیواگو
یادداشتها
1403/12/10

ادبيات عليه استبداد 1) "ادبيات عليه استبداد" عنواني است كه مترجم براي ترجمۀ كتاب "The Zhivago affair: the Kremlin, the CIA, and the battle over a forbidden book " برگزيده است. كتاب در سال 2014 ميلادي و توسط "پترا كووي" (Couvee Petra) و "پیتر فین" (Peter Finn) نگاشته شده و در سال ۱۳۹۷ توسط "بيژن اشتري" ترجمه و در نشر ثالث به چاپ رسيده است. اين كتاب شرححالی است از "باريس پاسترناك" (Boris Pasternak)، شاعر و نويسندۀ روسي، با تأكيد بر شرح شكلگيري اثر ماندگارش: "دكتر ژيواگو" (Doctor Zhivago) و عواقب و حواشي آن. 2) در سال 1910 ميلادي، "لئونيد پاسترناك" (Leonid Pasternak)، نقاش، مجسمهساز و هنرمند روسي، با شنيدن خبر وضعيت "لف تالستوي" (Lev Nikolayevich Tolstoy) در ايستگاه قطار "آستاپوف" (Astapovo)، بلافاصله با پسر جوانش، "باريس"، به ملاقات "تالستوي" و بر بالينش شتافت. تقدير چنین بود كه آن پسر جوان كه در زمرۀ آخرين زائران "تالستويِ" در حالِ مرگ به شمار ميآمد، بعدها در مقابل نظام كمونيستي همان نقشي را متقبل شود كه "تالستوي" در مقابل حكومت تزاري ايفا كرده بود. "باريس پاسترناك" كه همواره بهعنوان يكي از توانمندترين شاعران روسيه قلمداد ميشد، در كنار ترجمه و ساير فعاليتهاي ادبي و هنرياش، تصميم به نگارش يك رُمان گرفت، رُماني به نام "دكتر ژيواگو". كتاب در روسيه اجازۀ انتشار پيدا نكرد و ضدانقلاب شناخته شد، اما ناشري ايتاليايي در سال 1957 ميلادي آن را منتشر ساخت و ناگهان اين كتاب بهعنوان ابزار تعيينكنندهاي در فضاي جنگ سرد ميان شوروي و آمريكا درآمد. 3) سازمانهاي اطلاعاتي غرب اين كتاب ممنوعه را به هر شكل ممكن منتشر و پخش كردند و نظام كمونيستي شوروي نيز با تمام قوا به مقابله با آن و نويسندهاش پرداخت. "پاسترناك" از اتحاديۀ نويسندگان شوروي اخراج شد و تا مرز اخراج از شوروي هم پيش رفت. او بهشدت تحت نظر سرويس اطلاعاتي شوروي (KGB) بود و جنگ رواني و رسانهاي بزرگي عليهش به راه افتاد. او خائن به خلق شوروي، دشمن انقلاب كبير سوسياليستي و مزدور مواجببگير غرب معرفي شد، اما در سال 1958 ميلادي و درست يك سال پس از انتشار كتاب، جايزۀ نوبل ادبيات به او اهدا گشت. با فشار نظام شوروي "پاسترناك" مجبور شد جايزه را رد كند و دو سال باقيماندۀ عمرش در انزوا و رنج بگذراند. در سال 1965 اقتباسي سينمايي از كتاب و در آمريكا ساخته شد كه به يكي از پرفروشترین فيلمهاي تاريخ سينما تبديل گشت. 4) تمام كساني كه آن هجمۀ تبليغاتي بزرگ را عليه "پاسترناك" تدارك ديدند، سالها بعد با عذاب وجدان ابراز ندامت كردند. حتي "سرگی نيكيتا خروشچف" (Nikita Sergeyevich Khrushchev)، رهبر وقت شوروي، نيز بعدها ابراز پشيماني كرد. "يوگني پاسترناك" (Evgenij Pasternak)، پسر "باريس"، در سال 1989 ميلادي مدال نوبل پدرش را از آكادمي نوبل دريافت كرد و در سال 1990 اتحاد جماهير شورويِ در حال فروپاشي، تمبر يادبود "پاسترناك" را منتشر ساخت. قطعاً "ميخائيل گورباچف" (Mikhail Gorbachev)، آخرين رهبر شوروي، بهخوبی فهميده بود كه در نبرد نابرابر ادبيات با استبداد، كه در یکسویش تعدادي شاعر و نويسندۀ فقير و محروم و رنجديده مانند "پاسترناك" و "بولگاكف" (Bulgakov) و "سولژنستين"(Solzhenitsyn) و در سوي ديگرش يك نظام تبليغاتي عظيم كمونيستي به زعامت "لنين" (Lenin) و "استالين" (Stalin) و "خروشچف" و "برژنف" (Brezhnev) و مجموعهاي از نيروهاي اطلاعاتي و ايدئولوژيك قدرتمند و خبره بودند، ادبيات با اقتدار تمام و به شكل استهزاآمیزی استبداد را آنهم با قدرت كامل درهمشکسته است.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.