شهید علیرضا یاسینی به روایت همسر
![شهید علیرضا یاسینی به روایت همسر](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/books/05f5d3f2-7cb3-4b73-95a8-ef90bc856e38.jpg)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
پشت جلد : از پشت سر حسابی نگاهش کرد. گوشی گذاشته بود. با برج مراقبت حرف می زد. خوشش می آمد وقتی کار می کرد نگاهش کند. بالای بوشهر منظره ی عجیبی بود. کوه ها یک دست سبز. علی ارتفاعش را کم کرد، با شتاب شیرجه زد طرف گوسفندهایی که می چرخیدند. خوب که به شان نزدیک شد دوباره اوج گرفت و رفت توی ابرها. هرگز آن لحظه را فراموش نمی کند. خودش را سپرده بود به آسمان، به علی.
لیستهای مرتبط به شهید علیرضا یاسینی به روایت همسر