لیست‌های کتاب

مردی برای همیشه: نمایشنامه ای بر اساس زندگی امام موسی صدرعصایت را به میله های زندان بزن، موسی: زندگی نامه امام موسی صدرهفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر

مردی برای همیشه ...

8 کتاب

امام موسی صدر را باید خواند . بارها و بارها ... ترتیب کتاب ها را بر اساس ترتیبی که کاملا اتفاقی و بدون برنامه قبلی مطالعه کردم ، چیدم. ترتیبی که اگرچه انتخاب شده نبود اما سفر قشنگی بود به شوق دیدار با یک مرد واقعی و بی نهایت‌ زنده ... اولین بار نمایشنامه نازک و کم قطری را خواندم ؛ "مردی برای همیشه" ، و برداشت من این‌بود که شخصیت کتاب نمی تواند وجود خارجی داشته باشد . آدم های معمولی و‌معاصر که این قدر دلنشین نخواهند بود! اما روی جلد کتاب حرف از یک‌شخصیت و یک‌نام واقعی بود . "عصایت را به میله های زندان بزن موسی" را سال ها بعد و به خاطر عنوان جذاب و قیمت مناسبش تهیه کردم ولی یک شب تا صبح مرا بیدار نگه داشت. چون نمی شد تمام نکرده رهایش کرد . روایتی از جامعه لبنان بود ، مستند و با مدرک . از قبل و بعد صدر و جریان‌سازی و تحولی که در یک‌جامعه شیعه بنا کرده بودند. جرقه و محبتی که بعد از این کتاب ایجاد شد تا امروز خاموش نشده ، الحمدلله♡ بعد از آن به سراغ خود آثار امام رفتم و بعد از مقداری مطالعه _که لیست و فرصتی جداگانه برای تعریف کردن لازم دارد_ باز هم به یک‌ کتاب با فضای خاطره گویی و زندگینامه برخوردم."هفت‌روایت خصوصی" و چقدر این‌روایت ها دلنشین بودند. از آن دست خاطراتی که‌نباید در سینه افراد بمانند و خاک‌بخورند. از آن‌خاطره هایی که همیشه جای خالی شان را حس کرده بودم و باید می شنیدم. چقدر توی دلم نویسنده و مولف کتاب را تحسین کردم که نگذاشته بود این منابع دسته اول تاریخ شفاهی از انسان واقعی هم عصر ما ، از دست برود و ناخوانده باقی بماند. یک‌شب در سفر با قطار ، درست وقتی در دل تاریکی شب به مناظر اطراف خیره میشوی ، مجموعه پادکست های زندگی امام موسی صدر از "رادیو مضمون" را با صدای پس زمینه تلق و تولوق قطار گوش دادم . تجربه خوبی بود برای شنیدن از شخصیت و زمانه امام ، یک‌انتخاب با سلیقه و پرمحتوا ... "شب رنج موسی" یک‌رمان است آمیخته با عناصر خیال با تکیه بر پایه هایی از واقعیت. تقریبا هیچ رمان دیگری نیست که بخواهد از موسی بگوید . نه از روزهای خوش کودکی و نوجوانی اش، نه از صبح درخشش در لبنان و نه از شب رنجش! انگار هیچ یک‌از نویسندگان مطرح ما ترجیح نداده اند به حیطه ای از خاطرات و زندگی ایشان با پای خیال یا بال هنر وارد شوند. ربوده شدن و سرنوشت مبهم امام ، زخمی عمیقی ست که کهنه نمی شود و بر پیکره جوامع معاصر شیعه جوش نمی خورد...شب رنج موسی تلاش می کند وقایع بعد از ربوده شدن امام را به تصویر بکشد و با بیانی نسبتا پیچیده و شخصیت های متعدد گوشه ای از حوادث لبنان و لیبی پس از ربوده شدن امام را به مخاطب عرضه کند. رمانی که کمی پیچیده ، خوش خوان ، همراه با ضربه و کشش ، اما ناکافی ست ... امیدوارم به این لیست کتاب های جدیدی اضافه شود . کتاب هایی که پر از معنا باشند و گوشه های جدیدی از شخصیت و زیست امام را برای ما که هرگز ایشان را ندیده ایم ، نشان دهند. امید دارم آخرین کتاب این لیست را پس از نابودی رژیم جعلی اسرائیل ، اضافه کنم.کتابی که سرگذشت مرد بزرگ‌شیعه را برایمان روشن می کند ؛ مردی که اگرچه در مقطعی از تاریخ گمشده است اما حیات او همواره جاری ست ، مردی برای همیشه ....

73

پادشاهان پیاده: خرده روایت هایی از زیارت اربعینبدو دجله بدو: روایت سفر به عراقسر بر خاک دهکده: روایت یک نویسنده از راهپیمایی اربعین به همراه چهار محافظش!

کوله بار اربعین

21 کتاب

پیاده روی اربعین از آن جنس وقایعی ست که چندان نمی شود در قاب روایت آورد ، هرچقدر کادر ببندی و داستان و خاطره و سفرنامه اش را تهیه کنی ، باز هم اندازه دریچه دوربین و پهنای قلم توست! یک قصه است از قصه میلیون ها انسان ... همان قصه را هم می شود با دلتنگی و دلنوشته طور نوشت ، می شود سفرنامه باشد ، می شود معارف دینی و تربیتی را چاشنی روایت کرد و حتی می توان با نمک طنز از اربعین گفت ... چرا که اربعین وسعت عجیبی دارد ، در همه این قالب ها جا می شود و هیچ یک‌از این قالب ها نیست! کتاب های اربعینی را با این نیت بخوانیم که انگیزه راهی شدن باشند.. یعنی روایت ها منشا انگیزه و خواستن باشند نه ملاک شناخت و قضاوت ، که برای درک مشایه باید کوله اربعینی آماده کرد ، عمود ها را لمس کرد ، جاده نجف تا کربلا را قدم زد و غبار راه را عمیق نفس کشید ... خاطره و سفرنامه : ۱ تا ۱۱ خاطرات با کمی چاشنی زنانه : ۱۲ و ۱۳(البته ۱۰ و۱۱ هم‌راوی خانم‌دارند‌ و کتاب شماره ۱۱ به عنوان خانمی که تنها راهی مشایه می شود جالب توجه و فکر می کنم بین‌ باقی روایت ها منحصر به فرد است) با نمکِ طنز : ۱۴ و ۱۵ درباره جایگاه و معرفت اربعین : ۱۶ تا ۱۸ کمی رمان : ۱۹ تا ۲۱ 💫کتاب های اربعینی ای برای نخواندن: _‌طوطی و تاول

17

اسب ها: سال پنجاه و نه هجری شمسی [نمایشنامه]پس از بیست سالسفر خروج

یک ماه تا ماهِ خون

19 کتاب

مناسبت خوانی یکی از راه هایی است که سرعت و توان مطالعه شما رو چند برابر می کنه، مثلا ایام محرم از مناسبت هایی هست که واقعا سخته به دنیای رمان ها و کتاب هایی رفتن که پرچم های مشکی در آن با نسیم نمی رقصند و واژه ها طعم شوری اشک و چایی روضه نمی دهند. امروز تا محرم تقریبا یک ماه باقی مونده اما برای اینکه کتاب محرم امسال و رزق تون از روایت واقعه باشکوه عاشورا انتخاب کنید و بتونید تهیه اش کنید الان زمان خوبیه ... کتاب هایی که در لیست هستند کتاب هایی دوست داشتنی و متفاوت اند. متفاوت ترین شان می توانم بگویم همان نمایشنامه اسب هاست! کوفه تا کربلا به روایت اسب ها و نه سواران شان ... کتاب ها را تقریبا بر اساس دوست داشتن می چینم و بالایی ها از پایینی ها محبوب ترند ... اما هر نسیمی که از این روایت می وزد به قلب ها حرارت می دهد و روح آدم را آرام تر، وسیع تر و در عین حال بی تاب تر می کند! نمی توانم دقیق توضیح بدهم . اما شما هم حرف های نصفه من را می فهمید‌، مگر نه؟!

11

بابا رجبصد نامه عاشقانهچهل نامه ی کوتاه به همسرم

درباره دوست داشتن

5 کتاب

در مورد عنوان مردد بودم ، "درباره دوست داشتن" یا "در جست و جوی دوست داشتن" ، آخرش فکر کردم بگم این ها کتاب هایی هستند که در جست و جوی دوست داشتن ، درباره دوست داشتن پیدا کردم! دوست داشتنِ واقعی ، ملموس ، لبریز از اختیار و جدال با سرنوشت ... به مقصد نامه های نزار قبانی حسادت کردم! وقتی خطاب قرار دادش : "می خواهم گنج هایی از کلمات به تو هدیه دهم ، که هیچ زنی پیش از تو هدیه نگرفته باشد و هیچ زنی بعد از تو هدیه نخواهد گرفت ؛ ای بانویی که پیش از تو قبلی نیست و پس از تو بعدی " بابا رجب تندیس مجسم عشق بود ، خودِ خودش بود. عادت هم نبود ، انتخاب بود. وقتی که بانو تنها از دل تنگی برای دیدن چهره همسرش گریه می کرد و نه برای رنج و زحمت ناشی از آسیب صورت و جانبازی او ، و نه ترس از آینده ... هفت روایت خصوصی ، گوشه ای بود از بی کران عشقی بسیار نجیب ، آنقدر نجیب که در کلمات کوتاهی خلاصه و اندوخته می شوند ، اما کلماتی که هرقدر هم مختصر شوند از حرارت نمی افتند. سفر فرنگ دوست داشتن را جایی وسط همه کلمه های پیچیده و زبان خاص و نگاه نقادانه جلال آل احمد قایم کرده بود. همانجا که گریز کوتاهی می زند به سوغاتی که قرار بود برای سیمین خانم بخرد ، در گوشه نامه ای ... چهل نامه کوتاه به همسرم ، یک‌روز من رو هم نامه نویس خواهد کرد ، این خط و این نشان! پ،ن : شاید کتاب های دیگری هم خوانده ام که الان از قلم افتاده باشند. یکی دو تا اثر هم بود که دو دل بودم برای بودن شان در لیست . مطمئنم که این لیست بروز رسانی می شود ، چون حقیقتِ دوست داشتن زنده و جاریست ♡

15

یک چاه و دو چاله و مثلا شرح احوالاتپنج داستانغربزدگی

جلالِ قلم

10 کتاب

جلال آل احمد از آن نویسنده هایی ست که رد قلمش معلوم و واضح روی نوشته هایش می ماند. صادق و رک از دنیای عقیده اش می گوید و کتاب هایش را بر اساس سیر تکمیل عقاید و پیچیدگی روزگارش منتشر کرده است. جلال به نظرم یکی از قله های ادبیات فارسی معاصر است . آل احمد یکی نیست ، چند تاست!! جلالِ سفرنامه ها ، جلالِ جستارها ، جلالِ داستان و البته جلالِ ترجمه... از اولی اما خاطرات خوب بیشتری دارم و طرفدار اولی ام ! و‌البته جستارهایش مرا حیرت‌زده کرده اند از عمق نگاه و تعابیر نویسنده ، که فکر بلندش در آن هیاهوی جامعه تا کجا را نگاه کرده است و جلال همیشه جلالِ اولین هاست! اولین نویسنده ایرانی که با دید مخالفی درباره ولایت عزراییل (اسرائیل تازه متولد شده) قلم می زند ‌، اولین کسی که در اوج روزگار غربزدگی و غرب گرایی ، در عین روشنفکری از غرب زدگی با همان تعابیر و واژه های نو می نویسد و در نظرم روشنفکر مسلمانی ست که خدمت هایش خیلی عمیق تر و ماندگارتر از چاله و چاه های خیانت های زمانش بوده است . البته باید بگویم جلال را نمی شناسیم ! جلال آل احمد چهره درخشانی ست که کمتر کسی تلاش کرده آن‌را به ما معرفی کند . نامش هم اگر باشد ، جای پای جلال و نوع اندیشه اش کمرنگ است . والسلام!

7

مثل چشمه، مثل رود: مجموعه شعر برای نوجوانانمجموعه کامل اشعار قیصر امین پوربی بال پریدن

ای مثل چشم های خدا آبی!

5 کتاب

اطمینان دارم که اگر ذره ای علاقه مند به شعر فارسی هستید ، از شعر قیصر نباید گذشت! قیصر امین پور سبک و نگاه و کشف های خاص خودش را دارد . یک‌شاعر امیدوار و منتظر که حتی در تلخ ترین شعرهایش خطی از امید جاری ست که سرمنشا در باورهایش دارد. باورهایی که آمیخته ای از مذهب، روحیه تغییر و انقلاب و عمیق شدن در معنای انسان است. از نثر قیصر هم نمی توانیم ساده عبور کنیم.‌قیصر امین پور گاهی شعرهایش را به متن نوشته است! انقدر ساده و روان و خوش خوان که می تواند مخاطب مشترکی از یک کودک هشت ، نه ساله تا یک انسان جا افتاده شصت ساله داشته باشد ، درحالی که هرکدام برداشت ها و دیدگاه های روشن و مناسبی را از متن دریافت می کنند. ترتیب کتاب ها همچنان به ترتیب تجربه مطالعه اند ! مسیر خوبی _از حوالی ۹ سالگی تا امروز _ که مرا به منظومه شعرهای شیرین قیصر می برد :" از تکرار و تمرینِ ادا کردنِ "قاف ، حرف آخر عشق" تا تکیه دادن به "نرده های ایستگاه رفته" تا بخواهمش! "چنانکه لب تشنه آب را " ... "اعجاز ما همین است : ما عشق را به مدرسه بردیم" شاید به همین دلیل است که "این ترانه بوی نان نمی دهد!" . . . ای روز آفتابی ای مثل چشم های خدا آبی ای روزِ آمدن ای مثل روز، آمدنت روشن این روزها که می گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم ...

5