🪄"جادویی به سیاهی سایهها"⚔
5 کتاب
اینجا دنیایی است که سایهها در گوشهوکنار آن کمین کردهاند، جایی که مرگ و زندگی، قدرت و ضعف، و نور و تاریکی همزیستی عجیبی دارند. در جهان ویکتوریا شواب، جادو همیشه بهایی دارد و هر انتخاب، بخشی از روح را میبلعد.
در میان شهرهای موازی لندن، یک مسافر تنها با شنلی قرمز، رازهایی را حمل میکند که میتواند سرنوشت دنیاها را تغییر دهد. در دنیایی دیگر، نوتهای یک آهنگ میتوانند وحشت را از سایهها بیرون بکشند و شهری را در خود غرق کنند. و در قصهای دیگر، دختری نامرئی که زمان او را از یاد برده، تلاش میکند تا اثری از خود در جهانی بگذارد که هرگز او را نخواهد شناخت.
شخصیتهای شواب همیشه درگیر مبارزهای درونی و بیرونی هستند؛ هیولاها تنها در تاریکی زندگی نمیکنند، بلکه در قلب انسانها نیز زندهاند. قهرمانان او با زخمهای کهنه، رویاهای دور و آرزوهای خطرناک، به دنبال راهی برای زنده ماندن میگردند.
در این جهانهای تاریک و فریبنده، یک حقیقت همیشه پابرجاست: قدرت، خطرناکترین جادوست و خاطره، تنها چیزی است که هیچکس نمیتواند آن را برای همیشه حفظ کند.