استیلای غرب زدگی/شیخ شهید منتخب سودآد
1404/5/11
استیلای غرب زدگی/شیخ شهید
«از آن روز بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند. و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد و اکنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی از خودبیگانهایم؛ در لباس، خانه و خوراک و ادب و مطبوعات و خطرناکتر از همه، در فرهنگمان فرنگیمآب میپروریم و فرنگیمآب راهحل هر مشکلی را میجوییم.» اولین بار یادم نیست این جمله را توی کدام کتابهای تاریخ مدرسه خواندم. اما یادم هست همان موقع عاشق شدم؛ در یک نگاه عاشق دو نفر شدم: یکی جلال که این را نوشته بود و دیگری شیخ فضلالله. آن روزها مد نبود آدم به سن و سال من عاشق نویسندهها و شیخها باشد؛ تهِ تهش عاشق خواننده یا بازیگری میشدی، آن هم برای یکیدو روز. نمیدانم آن یک نگاه من خیلی عمیق بود یا این خاصیت عشق است. آدم دوست دارد آمار طرف را در بیاورد.واکنش هایش را مو به مو رصد کند.حالا بعد از گذشت آن روز ها و سال ها افتاده ام دنبال عشق دوران نوجوانی.امروز سالگرد به دار آویختن آن سربدار تاریخ است.شهادتتان مبارک بزرگ مرد اگر در مورد مشروطه کنجکاوید، به جز شیخ شهید، در مورد حسن تقیزاده، آیتالله بهبهانی، آیتالله طباطبایی (سیدین) هم تورقی کنید خالی از لطف نیست. کتابها پر است از منابع برای مطالعهی بیشتر. نویسنده برای موثق بودن اطلاعاتش همه را ارجاع میدهد به سند و مدرک. شاید اوایل داستان، عددهای زیاد توی صفحه و پاورقیها حواستان را پرت کند؛ چند صفحه که رد کردید، عادت میکنید. ✓ لیست در حال بهروزرسانی است.
1 | |
2 | |
3 | |
4 | |
5 | |
6 | |
7 |