جزئیات فعالیت
85صفحه از این جلد از تاریخ فلسفه آنتونی کنی مستقیم به سَنت اگوستین ربط داشت. چند صفحهای از جلد یک هم به این قدیس مربوط بود. چون واقعا در برزخ میان عصر کلاسیک/باستان و قرون وسطی قرار داشته و دگردیسی آگوستینی رخدادی مهم در تاریخ فلسفه است. برایم جالب بود که به واسطه دغدغه روایت سیاسی داشتن از فسلفه آگوستین وجوهی خاصی از این بشر برایم مهم بود که همین سطح فعالانه خواندن متن را برایم دوچندان کرده بود. این مختصر رو با این نگاه خوندن، خیلی برایم آورده داشت. بحث اراده، رابطه ذهن و نفس(فلسفه ذهنطور)، بحث خلقت نخسین و جوه الهیاتیِ آن، اهمیت علم خطابه در جهان فکری آگوستین و همسانیِ ایدههای شکاکانهٔ آگوستین به مختصات شکاکیت دکارتی، بسیار بسیار برایم جذاب بود. البته از نقدها نگم که خیلی زیاده. برای مثال نگاه منفی بسیار بدی داشته آگوستین به زنها که به نظرم هیچ توجیهی نداره و کاملا میشه شماتتش کرد. این نگاه ریشه در آن اسطوره خلقت زن در مسیحیت دارد که از استخوانهای و گوشتهای پهلوی مرد خلق میشود و به مانایی این اسطوره، زن در برخی تفاسیر مسیحی، همواره جنس فرعی محسوب میشده و آگوستین هم مبری از این برداشت غلط نبوده... خیلی خیلی حرف هست ولی دیگه بماند. فعلا با این جلد از آنتونی کنی خداحافظی میکنم با سه برداشت مهم: 1) قرون وسطی مهم و پر از ایده است. پر اهمیت در جهان پس از خود و قطعا مهم برای بررسی. 2) جزئیات و نکات مهم از اینجا تا ثریا است و تاجای ممکن باید از مدعیان دور شد. الان میخوام یه برداشت رادیکال داشته باشم: تا مادامی که لاتین بلد نیستی و عهدین را نخواندنی، حتی شرط لازم وجاهت داشتن برای صحبت در مورد قرون وسطی رو نداری! انقدر این شرطِ سختگیرانه است که حتی آنتونی کنی که قراره شماره بعدی ازش تعریف کنم رو در بر نداره! چه کنم آخه، مهمه لاتین و خوندن عهدین😂 3) از تاریخ فلسفه آنتونی کنی خیلی خوشم اومد و از این برخوردی هم که باهاش داشتم به طریق مشابه. مرض بهخوان اینه که آدم فکر میکنه لازمه کتابها رو از اول تا اخر بخونیم با اینکه خیلی اوقات وجه مهمی از مطالعه، مطالعات گریزی و رجوعی است. خیلی چسبید این 85صفحه را فعالانه خواندن.
1
16
(0/1000)
جالب بود برام که تاریخ فلسفه کنی رو ارتباط دادی با خوندن عهدین... البته حدس میزدم که بی ربط نباشن ولی این پیش زمینه سازی در صحبتای شما جالب توجه بود
1
نظرات