یادداشت •/غین عین🇵🇸/•

دا
        بسم رب الشهدا
کتاب که داشت به پایان می رسید با خودم فکر میکردم چی بنویسم که حق مطلب خوب ادا بشه..بعدش دیدم اصلا این حق ادا شدنی نیست و من از روی سیاهم می نویسم..
یه روز صبح که از خواب بیدار میشی یه دفعه می بینی هوای شهر متفاوت شده یه عده دارن گریه میکنن وقتی می‌پرسی چی شده میگن عراق حمله کرده💔 خیلی باور نمیکنی میگی خب این درگیری بین ایرانیا و اعراب عراق قبلن هم بوده ولی با این تفاوت که این دفعه رسما این اتفاق میوفته و کسی چه می دونه که فردا که از خواب بیدار میشه چه اتفاقی بیوفته؟! تصورش سخته ولی مثلا دیشبش عروسیت باشه یا توی یه تولد بودی حتی داشتی با دوستات خوش میگذروندی حتی مثل من اینترنت و زیر و رو میکردی فرداش..
فقط میتونم بگم خدایااااا شکررررت:)
اگه بخوام از شخصیت ها بگم اول میگم این روحیه کردی به قدری اصالت و دغدغه از توش می‌باره که طرف بدون هیچ آموزشی با غیرت می‌ره تو دل جنگ بدون اینکه بگه منکه نظامی نیستم و این برام قابل ستایشه 
نتیجه یه نسل و از بزرگ خاندانش باید دید از پاپا گرفته تا بابا ی زهرا و حسینی و دا همگی افراد غیور و زحمتکش و مومنی بودن کسایی که زحمت فراوونی کشیدن، اینکه بابای زهرا در برابر ناحق سکوت نمی‌کرده خیلی زیاد دوست داشتنیه..
صفحه به صفحه که کتاب و میخونی میگی خب دیگه این آخریشه ولی در کمال تعجب خط به خط شما به بدبختی پی میبرید و هی درجه سختیش بیشتر میشه،شما حساب کن چقد دل شیر میخواد یه دختر ۱۷ ساله باشی بری تو غسالخونه  اونم تو وضع جنگ!!
یه جای کتاب خواهر راوی تعریف می‌کنه (۱۶سال داشته) تو جنت آباد بودم دیدم یه سرباز افتاده داره کف و خون بالا میاره میرم سمتش میبینم یه جیپ نظامی رد میشه داد میزنم نامردا این سرباز داره جون میده چرا ولش میکنید بلافاصله میبینم یه دسته نظامی دارن میان میگم اونا کمک میکنن خب جیپ عقب گرد می‌کنه میگه بپر بالا اونا عراقین!
شما فقط از جنایت صدام نمیخونید دلتون از منافقان و بنی صدر هم خون میشه از مردم شهر های دیگه که حتی خبر نداشتن جنگ چیه و به خرمشهریا می‌گفتن شما فرار کردید که چی بگم؟
پیرمرد پیر زنایی که اسیر شدن چون دلشون نمیومد خونه هایی که با دستاشون ساخته بودن و به هزار بدبختی خاطره ساختن رو رها کنن
دست آخر عنوان کتاب زیرکانه است همش شما رو به این فکر می‌بره که این مادر چی بوده که چنین فرزندانی به یار آورده و از طرفی مادرانه های یه دختر نوجوون رو نشون میده 
در یه کلام بی نظیر و فوق العادس!!!
      
13

16

(0/1000)

نظرات

فائقه

فائقه

1403/1/8

حقیقتا ترغیب شدم بخونمششش
1

1

اگه نخونی از دستت رفته 

1

گفتی منافقین...
یاد بچه‌های کانال کمیل افتادم
که جنگ نزدیک به برد رو
با فریاد عقب نشینی کنید منافقین در لباس خودی باختند،
اونم چ باختنی 🤕☹️😔

راز کانال کمیل رو بخونید، شاید خوشتون بیاد
1

1

حتما ممنون🙏 

0

این کتاب به یکی از همکارانم امانت دادم    همسرش بخواند  ولی بعد سه هفته برای من آورد که همسر کتاب نتوانست بخواند  چون صحنه کتاب برای ایشان تکان دهنده  بوده   از خواندن کتاب انصراف داد درحالی من این کتاب را ۱۵ نفر امانت دادم که بخواند که برای آنها  جالب بود

1